فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
لاهوتیان (whoop )    

مرا یادت هست

منبع : فرنگیس شنتیا
درج شده در تاریخ ۹۷/۰۸/۱۳ ساعت 19:38 بازدید کل: 435 بازدید امروز: 435
 

 مرا یادت هست

 

کجایی؟‌ چه می کنی؟

هنوز نام مرا یادت هست؟‌

بوی من در اتاقت می چرخد هنوز؟

در گوشه پیراهنت چطور؟

هنوز هم آن پرنده کورت را داری؟‌

که تا یک نفر می گفت سلام 

زیر گریه می زد و بر شانه های تو می نالید

گل هایت چگونه اند؟‌


زیر این همه آوار

زیر این فوران آبسه چرکی شهر

در این هرج و مرج عمومی استخوان های تکیده مغز

برایت شاخه ای و برگی مانده است هنوز؟‌

من که همه دلبستگی های دور و نزدیکم

سوختند و مردند و خاکستر شدند

آخرین آن همین دیشب بود

فکر می کنم

تکه ای ازخنده های تو را   

برای وصله کردن به چهره عفونی ماه

از گوشه دلم به سرقت بردند.

راستی نگفتمت

جای چشم هایم

گلوله کاشته ام

جای ناخن هایم

تراشه سنگ

جای لب هایم

تکه دعایی که نمی دانم آرزوی مرگ کیست.


از دست هایت برایم بگو

از انگشت هایت

از ناخن هایت

که چقدر بر دل من می نشست 

وقتی بوی خاک باغچه تو را می داد

و بوی ریشه های قبر مرا.


یادت می آید؟

آن روزی که خون تا زانوهای من بالا می رفت

و مرده ام روی دوش خودم باد کرده بود؟

من جز پوست اندازی در آن طهارت امن 

با تو که کاری نداشتم

این تو بودی که به زخم های من دست کشیدی  

و اسم اعظم خدا ناگهان از دهانت پرید

شاید برای بقایای کافوری من 

همان عطر دهان تو کافی بود.


می شد تو را داشت و دیگر نمرد

می شد تو را داشت و هرگز نرفت

اما صدای اولین میخ تابوت

تفهیم اشتباه بشارت را

در مغز من فرو می کرد

تو گفته بودی خداحافظ  

یا من روی دست های تو مرده بودم؟

یادم نمی آید!

جز آن قهوه ای متین

که از چشم های تو درد را

به مهره های پشت من می کشید

چیزی از آن لحظه های افلیج

یادم نمی آید.


اکنون کجایی بی من؟

بی من چه می کنی؟‌

بی من که با مرده خودم بر دوش 

همه شهر را به دنبال تو می گردم

همه شهر را به دنبال تو می گردم

Mute
Current Time 0:00
/
Duration Time 0:00
Loaded: 0%
Progress: 0%
Stream TypeLIVE
Remaining Time -0:00
 

این مطلب توسط محراب عبوسی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۷/۰۸/۱۳ - ۲۰:۴۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها: عشق 788

1
2
فرنیا(farniya )
۹۷/۰۸/۱۳ - 20:26
یک بغل شعر سرودم
نَبَرد از یادم
لیکن از بخت بدم
شعر و غزل دوست نداشت
لاهوتیان(whoop )
۹۷/۰۸/۱۳ - 20:27
آسمانِ دلِ من , همه رنگارنگ است.

رنگ هایی به زیباییِ نقاشیِ یادت.

تو و این ولوله ی نقشِ خیالت , همه شب تا به سحر همره و یارم هستید

گه به شادی کنم از تو , یادی

گه به غُصه کنم از قصه ی دیرینه ی عشقت که مرا, خوب تو بر باد دادی

این تلاطم که به جانم افتاد تازه آید به سراغم , همه نجواهایت.

یادم آید که شدی دست و نوازش کردی , خرمنِ پیچیده ی موهای مرا.

یادم آید که شدی آغوش و پناهم دادی.

باهمه سوزِ صدایت , با همه اشکِ نگاهت , با همه لرزشِ لبهایِ ظریفت...

تو مرا باز صدایم کردی.

تو به نجوا گفتی , جمله ای نُه حرفی ...

" دوستت دارم " را

با همین نُه حرفت , زدی آتش به همه بود و نبودم.

گُر گرفت , بند بندِ وجودم.

من شدم باز , سراپا زائر.

زائر جاده ی مو های سیاهت.

گُم شدم در خم و پیچِ گذرِ جاده ی پر رنگِ وفایت.

من هنوز گم شده ام...

تو مرا پیدا کن...

آدرسم سر راست است.

کشورم , کشور دل.

شهرِ من , شهر دل آراییِ تو.

کوچه ام , پُرشده از عطر خیالت .

بو کُن...

و پلاکم که نُه است.

این همان رازِ من است.

رازِ اینکه تو همیشه هستی.

من هنوز پشتِ دَرَم.

در دست من است , سبدی پُر زِ حواشیِ عدد.

لیک , تو نُه را بردار...

می دهم هدیه به تو " پلاکِ نُه " را

باز هم به تو خواهم گفت:

" دوستت دارم "
فرنیا(farniya )
۹۷/۰۸/۱۳ - 20:48
تمام شعرهایم بوی تو را میدهند
می گویند فراموشش کن
اما نمیدانند
تو در جانم ریشه کرده ای
انگار باید جان دهم
لاهوتیان(whoop )
۹۷/۰۸/۱۳ - 20:56
همواره عشق به تنهایی حلال تمام مشکلات نیست...

گاهی " حس کردن " می تواند مرهمی باشد بر زخم ندیدن...

"حـــــــــــــــــــــس کــــــــــــــــــــــــــن مـــــــــــــــــــــــــــــــــرا ".....

آنوقت است که دل تنگیهایت به با هم بودن بدل می گردد....

آن هنگام است که مرا خواهی دید....

مرا لمس خواهی کرد.....

در کنارم خواهی نشست و سرت را روی شانه های خسته از حجمه های این روزگار من , خواهی گذاشت...

من هم , همانند تو خسته ام....
لاله 5(kosar95 )
۹۷/۰۸/۱۳ - 23:24
تورک قیزی(ZAHRA-69 )
۹۷/۰۸/۱۴ - 00:15
RmZiRn(zekri )
۹۷/۰۸/۱۴ - 06:54
هادی نوری(hnhn )
۹۷/۰۸/۱۴ - 07:30
موسی اصلانی(aslani49 )
۹۷/۰۸/۱۴ - 08:41
لاهوتیان(whoop )
۹۷/۰۸/۱۴ - 09:33
تداعئ خنده هایت
- تر می کند پلک هایم را.
و تار می شود هر آینه
این جهان ِ بی تو در چشمانم....
ادامه ی آوازت را
با تاری در آغوش ِ خیال می نوازم
- به نُت شکسته هایی از دل....
تکرار ِ قشنگی خواهد بود
نگاه ِ ناگهانئ تو
در چشم ِ انتظار...
تکرار ِ قشنگی..!!
راستی ؛
ترا در کجای این قلمرو شگفت بیابم..!؟
نیلای گل نکرده
- به طالع ِ من...!!!....
گل آبی من(ALI-ZERO )
۹۷/۰۸/۱۴ - 10:10
عالی و زیبا
......‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.............
لیندا فتحی(lindaaaaa )
۹۷/۰۸/۱۴ - 16:37
لاهوتیان(whoop )
۹۷/۰۸/۱۴ - 18:04
چه وقت انسان بزرگی هستیم ؟!

هرگاه از خوشبختی کسانی‌که دوستمان
ندارند ، خوشحال شدیم....

هرگاه برای تحقیر نشدن
دیگران از حق
خود گذشتیم....

هرگاه شادی را به کسانی که
آن را از ما
گرفته اند هدیه دادیم.....

هرگاه خوبی ما به علت نشان
دادن بدی دیگران نبود....

هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.

هرگاه به بهانه ی عشق از دوست داشتن
دیگران غافل نشدیم....

هرگاه اولین اندیشه ما برای
رویارویی با
دشمن انتقام نبود....

هرگاه دانستیم عزیز خدا نخواهیم شد ،
مگر زمانی که وجودمان
آرام بخش دیگران
باشد....

هرگاه بالاترین لذت ما شاد
کردن دیگران
بود....

هـــرگــاه هـــمه چـیز بــودیــم
و نگفتیم که همه چیز هستیم.
Nila.ko(asal1376 )
۹۷/۰۸/۱۴ - 20:06
قلب من(GoleYakh1 )
۹۷/۰۸/۱۵ - 18:38
مهدی ارنگ(mehdi-ARANG )
۹۹/۰۷/۰۵ - 14:25

یک نفر هست که همیشه هوایِ بیقراری ام را دارد ،
یک نفر هست که هیچوقت برایِ من ، سرش شلوغ نیست ،
که دردهایم را ندیده ، می بیند ،
که حرف هایم را نگفته ، می فهمد ،
و برایِ اشک هایم ، تمامِ دنیا را به هم می ریزد ...
که مرد نیست ، اما مردانه پایِ رفاقتمان ایستاده ،
که پناهِ بی پناهی و امیدِ لحظه هایی ست که دلم از زمین و زمانه می گیرد .
کسی که لازم نیست برای داشتنش ، از خودم بودنم دست بردارم !
در این روزگارِ بلاتکلیف ؛
چقدر خوب است که تنها نیستم ،
چقدر خوب است که دوست دارم !
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)