لطفا جاوا اسکریپت را فعال نمایید
در دلم پروانه ایست بی قراری میکند
درد هجران دارد و بی قراری میکند
تو خودت پروانه را نهادی بردلم
توخودت عشق و محبت هدیه کردی بردلم
نیستی بکجا نمیدانم ولی
بوی یادت نمیرود از دلم
شب ب شب پروانه بال بال میزند
وای! که بوی یادم باز بی قرارم میکند
رفته ای و سیل اشکم پشت پایت جاریست
دل خونین جگرم بی قراری میکند
هرشب از بحر آمدنت رویا سرایی میکنم
وقت خوابیدنم,آنجا بیقراری میکنم
دیدگانم پراشک و این دلم خونین است
تا ب وقتی ک نیایی بی قراری میکنم.