فراموش کردم
اعضای انجمن(212) مدیریت انجمن : masoudm به دیگران کمک کنیم
جستجوی انجمن
مدیر انجمن: Masoud
لاهوتیان (whoop )    

دنیای آدمک ها کجا..............

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۴/۰۷ ساعت 17:39 بازدید کل: 199 بازدید امروز: 199
 

123

 

و.......................

 

من در عشق های سرده این خیابان

 

برهنه شده ام از هر چه عاشقانه بافته بودم

 

کاش می دانستم پیراهنی به بزرگی ی این همه رویا

 

تن او که نه

 

تن خدای او هم زار می زند

 

................

 

کاش می دانستیم گاهی عاشق تصورات ذهنی

 

و

 

قلم احساسمان در دیگری ها می شویم

 

 

ورنه دنیای آدمک ها کجا و عاشقانه های من و تو کجا.......

 

123

...............................................................

این مطلب توسط موسی اصلانی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۴/۰۷ - ۱۸:۰۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
گلاره محمدی(golemehraboon )
۹۳/۰۴/۰۸ - 02:36
Delneveshtehe zibaei bud
علی افسر ساعی نیا(sagiiran )
۹۳/۰۴/۰۸ - 16:51
زنده باشی بانوی محترم
لاهوتیان(whoop )
۹۳/۰۴/۰۸ - 17:26
از ترش و شیرین روزگار، از تلخی ها و تنهایی، از آسمان، باران و ... خلاصه از خیلی چیزها گفته ام، اما جز از خودم، جز از خودِ خودم.. از حس هایم هم حتی گفته ام، اما نمی دانم چرا حتی حس هایم هم از خودِ خودم گفتن را فراموش کرده اند؟! شاید حتی خودِ خودم هم را فراموش کرده اند، نه فقط از او گفتن را..

تو می دانی چرا؟؟ مرا یاری کن در این سخت دانستن هایِ نزدیک!!

با خود غریبه ام؟؟! ... .. .
لاهوتیان(whoop )
۹۳/۰۴/۰۸ - 17:42
کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟

تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند ...

از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!

وقتی کســی جایت آمد ...

دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟

تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ....

میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ......

فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !

و این است بازی باهــم بودن ... !!!
لاهوتیان(whoop )
۹۳/۰۴/۰۸ - 19:01
نیمه ی وحشی ام، نیمه ی سرگردانم
زانو به زانو
چشم در چشم
تکه- تکه می چسبانند پازل اسطوره هایم را
شاهکار عصیانم را
خدایانی که خردشان کرده بودم
دنبال تو می گردند
میان تکه های به هم ریخته ی پازل ...
من
میان دو نیمه ام
از درد به خود می پیچم ...
لاهوتیان(whoop )
۹۳/۰۴/۰۸ - 19:03
هنوز به من فکر می کند!
خیابانهایی
که به شهرچسبیده اند
مرا به کوچه های بی پلاک می برند
تو را به نشانی ام می آورند
...در خواب عقربه ها راه می روم
به پروانه ها فکر می کنم
به دنیا که قرار است از من رها شود !
وازاین همه زمزمه بی کلام
دوچشم از درخت همسایه دزدیده ام!
کنار پنجره ای پر از شکوفه
اما گاهی از میان تو وکوچه های بی نشان
صدایی می شنوم که مرا نمی شناسد
می دانم !
گاهی از میان باران وغروب
یکی را باید برگزید
لاهوتیان(whoop )
۹۳/۰۴/۰۸ - 19:04
می خواهــم انســــــــــان نباشم...
گوسفندی باشم ، پا روی یونجه هـــــــا بگذارم
اما دلــــــــــی را دفن نکنم ...!
...گرگی باشم ، گوسفند هـــــــا را بِدَرم
اما بدانم ، کــــــــارم از روی ذات است نه از روی هوس ...!
خفاشی باشم که شبهاگردش کنم
با چشمهای کور ، اما خوابی را پرپر نکنم
کلاغی باشم که غار غار کنم

امـــــــــا
پرهایم را رنگ نکنم و دلی را با دروغ بدست نیاورم...
گل آبی من(ALI-ZERO )
۹۳/۰۴/۰۸ - 23:02
هوایت که به سرم میزند



دیگر در هیچ هوایی



نمیتوانم نفس بکشم!



عجب نفسگیر است



هوای بـی تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!
آی گول.... یاسمن ....AYGÜL(xXxyasixXx )
۹۳/۰۴/۰۹ - 15:06
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)