|
لاهوتیان
(
![]()
آلبوم:
تصاویر پروفایل
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
188 بازدید امروز: 187
توضیحات:
یک بار که عاشق شد ، قلبش کبوتر بود و تنش از گل سرخ ..
اما عشق، آن صیاد است که کبوتران را پر می دهد .. و آن باغبان است که گل های سرخ را پرپر می کند. پس کبوترش را پراند و گل سرخ اش را پرپر کرد. دوم بار که عاشق شد، قلبش آهو بود و تن اش از ترمه و ترنم .. اما عشق، آن پلنگ است که ناز آهوان و مشک آهوان نرمش نمی کند، پس آهویش را درید و تن اش را به توفان خود تکه تکه کرد ؛ که عشق توفان است و نه ترمه می ماند و نه ترنم .. سوم بار که عاشق شد ، قلبش عقاب بود و تن اش از تنه سرو .. اما عشق، آن آسمان است که عقابان را می بلعد و آن مرگ است که تن هر سروی را تابوت می کند .. پس عقابش در آسمان گم شد و تن اش تابوتی روان بر رود عشق .. و چهارم بار و پنجم بار و ششم بار و هزار بار .. هزار و یکم بار که عاشق شد ، قلبش اسبی بود از پولاد و آتش و خون و تن اش از سنگ و غیرت و استخوان .. و عشق آمد در هیئت سواری با سپری و سلاحی بر قلبش نشست و عنانش را کشید ، آنچنانکه قلبش از جا کنده شد .. سوار گفت: از این پس زندگی، میدان است و حریف، خداوند. پس قلبت را بیاموز که : عشق کار نازکان نرم نیست / عشق کار پهلوان است، ای پسر ... آنگاه تازیانه ای بر سمند قلبش زد و تاخت .. و آن روز ، روز نخست عاشقی بود .. { عرفان نظر آهاری }
درج شده در تاریخ ۹۴/۰۸/۲۴ ساعت 18:14
برچسب ها:
1
2
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|