آنچه در زیر میبینید گفتاری از آیت الله شهید دکتربهشتی(ره) درباره موسیقی است که در سالیان حضورشان در آلمان (۱۳۴۹ـ ۱۳۴۳) در پاسخ به پرسشی که از ایشان در این باره شده ایراد گردیده است
قبل از این که نظر اسلام را درباره موسیقی توضیح بدهم، لازم است این نکته را یادآوری کنم که در آیات قرآن کریم و همچنین روایات، کلمه موسیقی یا موزیک یا معادل آن کلمات از کلمات عربی سراغ ندارم؛ در قرآن کریم که قطعاً نیست و در روایات هم تا آنجا که در خاطرم هست سراغ ندارم. فقهای ما وقتی می خواستند درباره حکم موسیقی در اسلام صحبت کنند، مطلب را تحت عنوان حکم «غنا» در اسلام از یک طرف و همچنین حکم «آلات لهو» از طرف دیگر مطرح کردند. در کتاب های فقهی، یک جا بحث درباره غنا و در کنار آن بحث درباره آلات لهو دیده می شود.
کلمه «لهو» در چند جای قرآن کریم آمده است. از جمله در سوره جمعه که شاید شنیده باشید:
وَ اِذا رَأَو تِجارةً أَو لَهواً انفضُّوا الَیها و ترکوک قائماً.
روش مسلمان های سست ایمان این بود که در هنگام نماز جمعه و موقعی که پیغمبر(ص) مشغول خطبه بود، اگر صدای ساز و نوا در بیرون مسجد بلند می شد یا صدای طبل کاروان تجارتی که از بیرون مکه رسیده بود، به گوششان می رسید برای تماشای بساط طربی که آنجا بود یا برای این که فرصت از دستشان نرود برای معامله با کاروان، قبل از این که دیگران به این قافله یا کاروان تجاری برسند از پای خطبه پیغمبر(ع) که در نماز جمعه ایراد می کرد پا می شدند و می رفتند. در این آیه از این افراد انتقاد شده و می افزاید: