عده ای ایراد می گیرند که ما چرا خود را با نام سگ امام حسین علیه السلام خطاب می کنیم؟ در پاسخ باید به سه نکته توجه داشت:
۱ نفس انسان در اثر گناه و ستیزه با حق، دچار خباثت می شود. از این روست که خداوند متعال در آیات متعددی خطاب به همین انسان نمایان می فرماید: «اولئک کالانعام بل هم اضلّ»، «آنها مانند چهارپایان اند بلکه بدتر از آن». یا اینکه می فرماید: «مثله کمثل الکلب»، «مثل او مثل سگ است.»
۲ از طرفی امام نور الهی است. وجود مقدّس امام، از چنان طهارت و تزکیه ای برخوردار است از چنان طیب روح و پاکی نفسانی برخوردار است که تمامی اولیاء و متقیان عالم اگر شرافتی دارند به این است که خاک درگه او باشند. انسان به سبب ولایت اهل البیت علیهم السلام، از خباثت گناهان رهایی می یابد. چون ایشانند که طاهر و مطهرند. هم پاکند و هم سبب پاکی روح و جان می باشند. چنانکه در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
و ما خصنا به من ولایتکم طیبا لخلقنا و طهارة لانفسنا و تزکیة لنا و کفارة لذنوبنا
و ما را برای ولایت شما مخصوص گردانید به خاطر نیکوئی و پاکی خلقت ما و به خاطر پاکی جان ما و به خاطر تزکیه و تهذیب ما و به خاطر کفاره گناهان ما.
۳ در وادی بلاغت و فصاحت از صنائع ادبی مثل کنایه، مجاز، استعاره، ایهام و… استفاده می شود. هر لفظی دال بر یک معنایی است مثل گل که دلالت بر زیبائی دارد. کوه کنایه از استقامت و استواری. سگ هم کنایه از این است که اگرچه روح من چون سگ از گناهان نجس شده است اما وفاداری من هم مثل سگ است و مولایم را رها نمی کنم اگرچه دارای صفات بدی هستم.
با توجه به موارد فوق، چه لفظی غیر از سگ می تواند بیانگر احوال ما در برابر مولا باشد؟!
از این روست که بسیاری از علمای اعلام ما نظیر مرحوم کمپانی که در عصر خویش مرجعیت جهان تشیع با ایشان بود در دیوان خود که معروف به دیوان کمپانی است بارها از خود تعبیر به سگ اهل البیت علیهم السلام کرده است. مثلا در جایی می فرماید:
تو قدر و قیمت سگ را ز من چه می پرسی؟ ســـگ محـــــله ی لیــــلی حکـــایتی دارد
ســــگی که معــبر او پیچ کوچه لیلی است فقــــط به خــــاطر لیـــلی اسـت قیمتی دارد