لطفا جاوا اسکریپت را فعال نمایید
بنام خدا
سلام خدمت همه کاربران عزیز
تمامی نوشته ها تالیفی ست
خواهشا به رسم امانتداری کپی برداری و استفاده از نوشته ها
با درج منبع و نام خودم
(یاسر مجیدی)
باشد.
........................................................................
22
..........................
تمامی احساسم
را دانه دانه میکنم
و
در محراب فاصله ها
جا میگذارم
تا بدانی دیگر مرا
به عشق تو تمنایی نیست.
21
.........................
در پی چشمانت
تمامی پنجره های بسته
را ورق خواهم زد
بسان تقویمی
که با پس زدن
ورق هایش
به بهار میرسد.
20
............................................
تنها آنکه مرا
در فراق
این فاصله ها خوب می فهمد
چشمان همیشه منتظریست
که با یادت
بارانی ترین روزها را برایم
رقم می زند.
19
.........................
چشمانم
بارانی ترین
تمنای بی وقفه
حضور
توست.
18
.............................
در پائیز ناگریز عمر
تنها یاد کوچکی
از تو
کافیست
تا تمامی قلبم
با واژه های شعرش
بر صفحه این سایت
نشت کند
تا
شاید در جایی و ساعتی
باورت شوم.
...................................................................
17
بوسه
رویای بی پایان
تمامی خواب های چشم من است
در رنگین کمان جاری تو
در باران اشک هایم.
.......................
16
عاشق دنیای
بی چترم
وقتی تنم
بارانی
احساس
تو
باشد.
15
.......................
مرا
بی حضورت
در هیچ کجای عشق
هوای نفس کشیدن
نیست.
14
.........................
تمامی احساساتم
کپک زده روزهایی ست
که
در نبودت
خرج هیچ دلی
نشد.
13
تنهایی
سهم پائیزئی
کوتاهی ست
تا
بهاری که
مرا بی تو
سهمی از شکفتن
دوباره ای نیست.
12
تمنای داشتنت
را
در تنگنای بی مهری
جا نگذار
بگذار فاتح
هزار و یکشب قصه هایت
من باشم.
11
.....................................
گر چه پستوی دل
خاک خورده
از
خاطرات توست
ولی مرا
خانه تکانی
دوباره ای در سر نیست!!
10
...........................
مرا
سهم کمی ست
از عشق
وقتی ترا
در سر هوای پریدن است
و
مرا با تو
همنفسی
.......................
9
چشم می بندم
و
در ازدحام خیال
ترا
شبیه ابری می بینم
پر از باران احساس
و
من عاشقانه
عابر بارانی
چشمانت میشوم
تا
همیشه.
8
................................
دلتنگی
نام تمام ثانیه هایی ست
که حتی دیگر
به خواب هایم
هم
قدم نمی گذاری.
7
...................
حضورت
یک دلخوشی
اما
بی نهایت بود
نهایتی که در چشم برهم زدنی
فرسنگ ها
از من دور شد.
6
.......................
تمام فصل های
سال
هوای زندگیم خالیست
ای کاش میشد
در
هوای دوباره بودنت
نفسی کشید.
5
....................
حادثه عشق
در
کوچه باغ خاطراتی
رقم خورد
که
دل همیشه بی تاب
حضورت بود.
4
................
می نویسم ترا
هرشب
با واژه هایی که
مرا
زخم می زنند
در مدام روزهایی که نیستی.
3
.....................
سکوت
تلخ واژه ی غمگینی ست
بر سوگواری قلب من
در نبود
تو
2
.....................
برای من
در انبوه عشق
دوست داشتنت
تنها فریبی ست
بر آرزوی محال
حضور تو با من
1
....................
سر برگ های هیچ
تقویمی
مرا حتی به خیال تو
رهسپارم نمی کند!
همیشه فرصت کوتاه
و
مجال اندک!
مرا تنها به گوشه نگاهت
بسپار
تا
خانه به دوش همیشگی
چشمانت باشم.
ادامه دارد.....