می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمانها که : پدر تنها قهرمان بود
عشق؛ تنها در آغوش مادر خلاصه می شد
بالا ترین نقطه زمین ؛ شانه های پدری بود
بدترین دشمنانم ؛ خواهر وبرادر های خودم بودند
تنها دردم زانوهای زخمی ام بودند تنها چیزی که میشکست ، اسباب بازیهایم بودند
و... معنای خدا حافظ تا فردا بود&n... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۲۷ - ۱۲:۲۵( 2 نظر , 231
بازدید )
دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد. پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون: لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!! ومی دانم که نه تو... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۱۹ - ۱۰:۲۹( 5 نظر , 468
بازدید )
نامه ای به پرایدم:
روزگار، ما را به جایی رسانده که پراید نامه بنویسیم. (فکر کن!) پراید عزیزم، شنیدهام مرز هجده میلیون تومان را رد کردهای.ای قشنگتر از پریا از این به بعد، انصافا، تنها تو کوچه نریا. چون با این وضعیت زورگیری، اختلاس و... کلا بچههای محل دزدن و خدای نکرده ز... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۱۶ - ۰۸:۲۹( 2 نظر , 956
بازدید )
در شب معراج، پیامبر(ص) شگفتی هاى بسیار ملاحظه نمود، از جمله نگاه کرد، دید عده اى با ناخن هاى خود صورت خود را مى خراشند و مجروح مى کنند. از جبرئیل پرسید: اینها کیستند؟جبرئیل عرض کرد: اینها غیبت مى کردند و پست سر مؤمنین از آنها بدگویى نموده و آبروى آنها را مى بردند. سپس پیامبر فرمود: کسى که گا... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۰۷ - ۰۷:۵۹( 6 نظر , 283
بازدید )
تاریخچه تقلب
تاريخچه تقلب از جايي شروع مي شود كه " حسن كچل " براي نخستين بار به مكتب رفت . از بد ماجرا ، همان روز امتحان ماهيانه كودكان مكتب بود ؛ ليك حسن كچل از روي تنبلي چشمان چپش را بر روي ورقه ي همزاد انداخت تا نكته اي بس ارزشمند از ورقه ي فوق الذكر دشت كند .
اين بود كه اولين تقلب تاريخ بشري ر... تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۰۶ - ۱۳:۲۶( 3 نظر , 251
بازدید )