فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 9655


درباره من
سعداله دنیوی (yayliq )    

چهارمین نامه سرگشاده همراه نکاتی درمورد سومین دوره جشنواره آنامین یایلیغی

منبع : http://www.e-yayliq.blogfa.com/post-50.aspx
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۲/۲۰ ساعت 22:52 بازدید کل: 256 بازدید امروز: 147
 

 

بسمه تعالی

ناله­دن­دیر نئی گیبی آوازه­ی عشقیم بلند         ناله ترکینقیلمازام نئی تک کسیلسم بند بند

(فصولی)

 

هنرپروران گرانقدر و هنردوستان گرامی:

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی:

مدیر کل، معاونت فرهنگی و مسئول حراست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل:

با عرض سلام و صلوات بر امام مهربانی­ها،حضرت ضامن آهو(ع)؛ این چهارمین نامه سرگشاده­ای است که نوشته و منتشر می­شود. متأسفانه به دلیل مشکلاتی که برای انتشارات یایلیق پس از اختتامیه دومین دوره جشنواره غیر­دولتی «آنامین یایلیغی» پیش آمد-جریان مفصل آن به صورت نامه­های سرگشاده در وبلاگ انتشارات یایلیق موجود است- و به دلیل غیر منطقی و خارج از عرف و قانون بودن آن، نامه سرگشاده تنها راه باقیمانده جهت اطلاع­رسانی و دادخواهی در این مورد بود، اگر چه یکی از مسئولان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل فرمود! اگر 30 نامه دیگر هم بنویسی اهمیتی ندارد. من به نوشتن این نامه­ها نه تنها تا سی­اُمین نامه بلکه تا احقاق حق ادامه خواهم داد، گر­چه هیچ مسئولی آن­ها را نخواند و وقعی ننهد و یا هیچ نشریه­ای نخواهد و یا به هر دلیلی نتواند آن­ها را انعکاس دهد.

رسم و معمول بر این است که در هر جایی و زمانی مشکلی پیش آمد به نحوی از انحاء برای رفع آن می­کوشند و سعی می­کنند تا این زخم عمیق­تر و خطرناک­تر نشود تا مبادا مانند آتش زیر خاکستر، صورت زیر و رو کننده ناآگاه آن را بسوزاند. تکذیب، کتمان و انکارِ مشکل ناشی از ضعف است نه نشانه قدرت و اقتدار؛ هر صاحب عقل و فراستی که از دور به این واقعه می­نگرد، با معیار عقل، احساس و تجربه می­داند که در میانه خانه سوزان، عروسی نمی­گیرند و هر کس که این ادعا را بکند راست­نما می­پندارند.

از تاریخ 30/6/1390 که انتشارات یایلیق با تعطیلی نامرئی مواجه شد و انواع تهمت­ها، توهین­ها-یکی از این توهین‌ها آن­چنان شرم آور است که به یاری خداوند متعال به وقت مقتضی با تمام وجود و منطق جوابش را خواهم داد- و در نهایت تکذیب را شنیدم، به بازی کودکانه (من نبودم دستم بود) فکر می­کردم و می­کنم.البته دنیای بی­کینه و پر از اخلاص کودکان قابل مقایسه با دنیای رندانه عده­ای – اگر خوش­بینانه نگاه کنیم- نیست.

همین کودکان هستند که به امید خدای کریم، روزی به نخبگان جامعه تبدیل خواهند شد و به این نتیجه دردناک خواهند رسید که اگر جمعی از کوچ­کنندگان را کسر کنیم، در جامعه ما معضلی به نام [فرار مغزها] وجود ندارد بلکه فراری دادن مغزها مشکل مرهم­ناپذیر جامعه ما است و ندانستن نحوه رفتار با آن­ها، نگه نداشتن احترام­شان و به دیده رقیب به آن­ها نگریستن دلایل عمده این امر است.-شکی نیست که ماندن و ساختن بر مهاجرت می­چربد-

شاید خود من هم روزگاری از روی ناآگاهی قدر چنین سرمایه­هایی را نمی­دانستم چنان که در دوران تحصیلی ابتدایی به شاگردان ممتاز کلاسِ­مان  به قول فوتبالی­ها «تکل خطرناک» می­زدم؛ غافل از این که شاگردی به مقام استادی می­رسد که: از خود شروع کند، دقت نماید، گوش دهد، ریشه درد را در خود بداند، دیگران را دوست بدارد، مغز دیگران را به جای قلب خود ننشاند، ابن الوقت نباشد، وقت را بشناسد، اسیر جو زمانه نشود، تغییر را درک کند، آن را در خود نهادینه نماید، تجزیه و تحلیل را نرماند، سلول­هایش را وادار به فعالیت کند، علف­های هرز را بزند، جوانه­ها را نخشکاند، یاد گرفتن را یاد بگیرد، به جای جدل بیندیشد، پوست نشود، خون بسازد، ایمان پیدا کند دریا در قلب چشمه­هاست، چشمه­ها به هم راه دارند و به هم متصل ، اعجاز در جرقه است، معجزه در واحد رخ می­دهد، عقل و عشق در تعامل هستند نه تقابل، هیاهو را بشناسد، بالاتر برود، چشم از زمین برندارد، باور کند بازی با دیگران است نتیجه برای من، هرس لازم است هراس حرام، اختراع نماید، اکتشاف کند؛ جهان جالیز نیست و مترسک نشود، شخصیت پیدا کند، کمر غم را بشکند، شادی بیافریند، شیر را رام نماید، خورشید را تسخیر کند،یقین یابد غرور در چشم است، حضور در دل، ظهور در انسانیت، تفکر در جزء، تدبر در کل، روشنگری در اخلاق، جلوه در حرکت، تجمل در تداوم، عجز در انانیت، شکست در لابه، جلال در حریم، شکوه در حرم و عظمت در آب و خاک.                

تکذیب ممنوع­الفعالیت بودن انتشارات یایلیق از سوی هر مسئولی یا از بی­خبری است یا یک شوخی و مزاح. لابد عدم اختصاص غرفه به انتشارات یایلیق در نمایشگاه کتاب اردبیل و حتی ممنوع­الورود بودنم به غرفه­ها که بعداً با وساطت خود­خواسته عزیزی شکسته شد، حتماً تصادف و رویداد غیر­مترقبه بود و یا این که از تاریخ 30/6/1390 که هیچ کتابی از انتشارات یایلیق به دلیل عدم الصاقِ نامه بلامانع توسط اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی استان اردبیل شامل روانه شدن جهت اخذ مجوز نمی­شود نوعی پدیده مربوط به مصر باستان است که باید برای گشایش آن دست به دامن روح الهه نیل و قربانی کردن شوم. البته باید شکرگزار باشم! که تخفیف گرفتم و توانستم اصلاحیه کتابی را که قبل از تاریخ مذکور بود، به مجوز بفرستم و یا می­توانم پس از چاپ کتابهایی که قبلا مجوز گرفته­ام اعلام وصول کنم.

علیرغم این سختی­ها یقین دارم نه یایلیق که صدها و هزاران سال است ریشه در فرهنگ و تمدن منطقه ما دارد، فراموش خواهد شد و نه آنامین یایلیغی از بین خواهد رفت و در روزگاری نه چندان دور در جای جای جهان شاخه­های این جوانه طوفان دیده و تجربه آزموده ثمر خواهد داد.هم­چنان که اعتقاد دارم این جشنواره از دوره پنجم به بعد تبدیل به جشنواره­ای افتخار­آمیز خواهد شد.

بنده به این فرموده پروردگارم «و ان لیس للانسان الا ما سعی» یقین دارم و می­دانم که روز­های سخت برگزاری جشنواره غیر­دولتی آنامین یایلیغی از خاطرم و از خاطره­ها پاک نخواهد شد.روز­هایی که صدها نفر شور و شوق داشتند و من دلهره، روزهایی که گاه از صبح ساعت 8 تا ساعت 12 شب کار می­کردم-از روی تکلیف و وظیفه- و با آن که با تنی خسته و روحی ملتهب از کافی­نت­ها- به دلیل نداشتن اینترنت در خانه- مجامع هنری، راه­رو­های ادارات، دیدن تصادفی هنرمند عزیزی در خیابان برای دادن خبر برگزاری، اضطراب ناشی از پیدا کردن منابع مالی برای جشنواره و غیره برمی­گشتم؛ اغلب سَرم را میان دو دستم می­گذاشتم و به موسیقی روح­نوازی گوش می­دادم و ایمان داشتم که این زحمت­ها ثمر خواهد داد. مگر نه این است که پیام فرموده پروردگار بزرگ این است: «ای انسان تلاش کن». آری من هم تلاش کردم با تمام وجود تا آن جا که از دستانم بر­می­آمد. بنده در میدان فرهنگ و هنر یک سرباز هستم و وظیفه هر سربازی ایستادگی و حفاظت از قلمروی است که به آن عشق می­ورزد.

با آن که بنده تلاش کردم ولی چند صد نفر عزیز مشتاق و دل­سوز بودند به همراه هزاران دلِ نگران که با راهنمایی، نقد، همکاری، شرکت، حمایت مالی،تبلیغ و تشویق، جشنواره را به این جا رساندند و آن را تداوم خواهند بخشید. این یک حقیقت آشکار است که جشنواره آنامین یایلیغی متعلق به بانی آن -با عرض معذرت- نیست وانصاف هم نیست سندش به نام او زده شود؛ این جشنواره ریشه در هزاره­ها دارد و بانی آن بدون مهر خداوند متعال و لطف و حمایت مردم محلی از اِعراب ندارد. هم­چنان که در نامه قبل اشاره کرده بودم اگر مجبور شوم کاسه تقاضا در چهارراه مهر و محبت خواهم گذاشت؛ چنین هم شد و اولین کتاب شعرم -سارای- که محتوا و قالبش در مقابل لطف دوستان سر تعظیم فرود می­آورد با حمایت مالی ایشان به چاپ رسید و توزیع آن را نیز بر عهده گرفتند. بارها این نکته را در جمع دوستان عرض کرده­ام و این جا هم بیان می­کنم که یکی از نعمت­های بزرگ الهی بر بنده، دوستان مهربان و دانایی است که عطا فرموده است.  

با آن که عمق مشکلات مذکور در این نامه و نامه­های قبلی بر همه عزیزان مشخص است و در زندگی خصوصی­ام هم تأثیر گذاشت و پس از این وقایع با آن که رنجیدم و می­رنجم اما بر شدت علاقه­ام برای کار در این عرصه افزوده شد و شور و شوقم زیادتر می­شود و با همت هستی­آفرین لایزال نتایج آن بیش از آن که در تحقیق، تدوین، تصحیح و ویراستاری­­هایی که کرده­ام و خواهم کرد؛ عیان گردد در فرضیه بومی و جهان­نگر «آگاهی حقوقی» که ریشه در فرهنگ و تاریخ منطقه آذربایجان دارد و از تجارب بشری نیز در آن استفاده خواهد شد و طی سال­های آینده آن را ارائه خواهم کرد؛ روشن خواهد شد.

«آنامین یایلیغی» بدون شک ادامه «سفر سپید» است سفری که در آن «تماشای عشق» را تجربه کردم و رهاورد آن ایستادگی و تداوم و ارمغان آن تبسم بر مشکلات بود و در نهایت یافتن پاسخ این سوال برای «سارای» که «آدین نه‌دیر؟».

اعتراف به اشتباه و عذرخواهی به خاطر آن ریشه در اعتماد به نفس و بزرگواری هر انسانی دارد و هر کسی که به این امر دست یازد انوار آن را در وجود خویش خواهد یافت و در ترازوی نکته­­سنج اذهان عمومی گرانسنگ­تر خواهد شد. با آن که انتشارات یایلیق هم­چنان در تعطیلی نامرئی به سر می­برد اگر سه خواسته مطروحه در نامه سرگشاده سوم تحقق نیابد، در صورت گشایش گره­های آن از سوی مسببان، باز هم این انتشارات به فعالیت خود ادامه نخواهد داد. البته جشنواره غیر­دولتی آنامین یایلیغی هم­چنان به فعالیت خود ادامه خواهد داد و چنان که قبلا هم ذکر شده است اگر چه در فضای اینترنت و بدون برگزاری اختتامیه در مکان فرهنگی عمومی باشد.

سومین دوره جشنواره آنامین یایلیغی طبق برنامه­ریزی از روز جمعه 5/12/1390 هجری شمسی آغاز و فراخوان آن در وبلاگ انتشارات یایلیق به مدت یک هفته به صورت آزمایشی قرار داده خواهد شد و پس از اعلام نظر فرهنگ­پروران و فرهنگ‌دوستان و رفع ضعف­ها از روز جمعه 12/12/1390 که یادآور اختتامیه اولین دوره این جشنواره است رسماً شروع به کار خواهد کرد و ارسال اثر تا ساعت 17 روز جمعه 1/2/1391 ادامه خواهد یافت و پس از داوری داوران عزیز جشنواره که منتخب شرکت­کنندگان و جشنواره خواهند بود، نتایج در تاریخ 23/2/1391 مطابق با زادروز حضرت ام­الائمه(س) و روز مادر- والدین بویژه مادر (آنا) نماد همیشگی جشنواره آنامین یایلیغی هستند- اعلام خواهدشد. لازم به ذکر است تغییری در تاریخ­های ذکر شده، صورت نخواهد گرفت و تمدید نخواهد شد و ادوار بعدی نیز 70 الی80 روز مانده به روز مادر برگزار خواهد شد.

سومین دوره جشنواره آنامین یایلیغی در دو بخش شعر (آزاد و کلاسیک) و مقاله با موضوع (بایاتی ائلیمیزین‌تاریخی) به زبان­های ترکی و فارسی برگزار خواهد شد.جشنواره آنامین یایلیغی جایزه مادی (پولی) ندارد و جایزه محور نیست و به برگزیدگان لوح تقدیر و تندیس جشنواره اهدا خواهد شد.

با توجه به این که جشنواره غیر­دولتی آنامین یایلیغی به صورت کاملا غیر­دولتی برگزار می­شود از علاقمندان و دوستان تقاضا دارم همانند دو دوره قبل به این جشنواره حمایت مالی کنند، البته باید قید شود که این جریان فرهنگی همان­طور که قبلا هم ذکر شده است وابسته به هیچ حزب، نهاد، سازمان، ارگان، موسسه دولتی و وزارتخانه­ای نیست و از اشخاص حقوقی یاد شده در صورت اعلام حمایت هم کمکی پذیرفته نخواهد شد و اشخاص سیاسی بویژه نامزدهای انتخاباتی هم از این امر مستثنی نیستند. ذکر این نکته هم در شرایط فعلی ضروری به نظر می­رسد که بنده و جشنواره آنامین یایلیغی حامی و در کنار هیچ نامزد انتخاباتی نیستیم و نخواهیم بود و اگر هم به کسی رأی بدهم جنبه شخصی دارد.

در اینجا موظف بر چند عذرخواهی هستم؛ اول از شرکت کننده عزیزی که پس از حدود یک سال متوجه شدم در حق ایشان در دوره اول جشنواره و در بخش داستان فارسی به خاطر اشتباه در جمع بندی، اجحاف صورت گرفته و جزو برندگان اعلام نشده است. این امر باعث شد تا تمام نمرات همه بخش­های دو دوره قبل را دوباره و در چند­بار بررسی کنم که بحمدالله به جز این اشتباه، اشتباه دیگری رخ نداده بود. از دوستانی که هشدار داده بودند تا این امر را اعلام نکنم به خاطر تبعات آن برای جشنواره، عذر می­خواهم.

 [بدین ترتیب اعلام می‌شود خانم الهام سید حسینی از اردبیل مقام دوم مشترک بخش داستان فارسی اولین دوره جشنواره آنامین یایلیغی را کسب کرده‌اند]

دوم از شرکت کننده عزیزی که از سبزوار در جشنواره شرکت کرده و برنده شده بودند و هنوز لوح تقدیر و تندیس­شان به خاطر مشکلات پس از جشنواره فرستاده نشده است و به زودی ارسال خواهد شد، پوزش می­طلبم.

در نهایت با عذر­خواهی از تمام کسانی که با فرستادن پیامک جهت اطلاع از انتشار نامه­های سرگشاده و یا اعلام برگزاری جشنواره مزاحم اوقات شریف­شان شده­ام و خواهم شد و عذر­خواهی به خاطر به کار بردن کلماتی که بوی تواضع در برابر مردم را نمی­دهد، امیدوارم عزیزان دلسوز و مشتاق با شرکت و تبلیغ جشنواره از طریق قرار دادن فراخوان آن در وبلاگ و سایت­شان، چهره به چهره، کامنت­گذاری،ارسال ایمیل، فرستادن پیامک و غیره موجب بارورتر شدن هر چه بیشتر فرهنگ وهنر و شناسایی استعدادهای نهفته شوند.

نامه سرگشاده پنجم پس از برگزاری سومین دوره جشنواره آنامین یایلیغی به همراه گزارش جشنواره انتشار خواهد یافت.

 

مدیر مسئول انتشارات یایلیق و

بانی و دبیر جشنواره غیر­دولتی آنامین یایلیغی

سعداله دنیوی

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۲/۲۰ - ۲۲:۵۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)