دروغ

دروغ

* شیخ حر عاملی در باب نواقض الوضوء روایاتی نقل می‌کند که: «الکذبة تنقض الوضوء»، لذا بعضی از فقها فرموده‌اند مستحب است بعد از دروغ وضو بگیرد.

* بزرگترین خیانتها این است که به دوست خود که تو را راستگو می‌پندارد دروغ بگوئی. (حضرت رسول، رنگارنگ 1/ 384)

* یکی از زوجات پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرد: پیامبر صلی الله علیه و آله از هیچ کاری بر آشفته‌تر از این نمی‌شد که بشنود یکی از اصحابش دروغ گفته و آرام نمی‌شد تا مادام که ملتفت نمی‌شد که او از آن دروغ بر گشته.

* امام حسین u فرمودند از هنگامی که از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که دروغگو دشمن خداست الان هم که پیر شده‌ام هر گاه سخن راست هم بگویم قدری وحشت دارم.

* دو گنجشک نر و ماده با هم دعوا داشتند و ماده تمکین نمی‌کرد نر گفت: می‌دانی من کیستم من آنم که اگر بخواهم بساط سلیمان را با منقارم بلند می‌کنم و در دریا می‌اندازم. باد این را به گوش سلیمان رساند. حضرت آنها را احضار کرد و فرمود: چرا چنین حرفی زدی؟ نر گفت: مرد باید گاهی از خودش هیبتی نشان دهد. بعد به گنجشک ماده فرمود: چرا تو تمکین نمی‌کنی؟ ماده گفت: این گنجشک نر دروغ می‌گوید که تو را دوست دارم یعنی ظاهرا به من می‌گوید تو را دوست دارم ولی دروغ می‌گوید. او مرا دوست ندارد به او بگوئید اگر مرا داقعا دوست دارد چرا اخیرا رفته سراغ گنجشک ماده دیگری و برای من رقیب آورده؟ حضرت مدتی گریه کرد یعنی مواظب باش خدا را که دوست داری واقعا باشد برای او رقیب نیاور.

* در سراج القلوب است که در سابق، مردمان شیطان را می‌دیدند و با همه کس سخن می‌گفت و مردم را فریب می‌داد. شخصی از بزرگان روزی آن ملعون را دید و گفت: ای رفیقِ دیرین، من به تو حاجتی دارم. شیطان گفت: حاجت تو چیست؟ گفت: می‌خواهم مدتی با تو رفاقت کنم و آنچه گوئی انجام دهم و هم سخن تو باشم. شیطان گفت: وای بر تو همه کس از سخن و صحبت من می‌گریزند ترا چه شده که به صحبت من مایل شدی؟ جواب داد: مرا ذوق مصاحبت تو بسیار بر سر افتاده پس ابلیس قبول نموده و خوشنود گردید و با یکدیگر عقد اخوت بستند. آن گاه شیطان گفت: اکنون تو چند کار باید بکنی تا از تو راضی شوم و شرط رفاقت را بجا آورده باشی. آن شخص گفت انجام می‌دهم. شیطان گفت: می‌گویم بشرط آنکه سرّ مرا فاش نکنی. جواب داد: برادر کجا سرّ برادر را فاش می‌کند؟ آنگاه شیطان گفت:

اول کاری که باید بکنی آن است که نماز را ترک کنی چون هیچ چیز مثل نماز مرا رنجور نمی‌دارد و دل مرا به درد نمی‌آورد، رنگ مرا زرد کرده و پشت مرا خم نموده زیرا که بیشتر مردمان از نماز به بهشت میروند و افضل عبادات نماز است. آن شخص گفت: قبول کردم.

دوم آن است که دروغ بسیار بگوئی و هر که دروغ گوید در آنجا حاضر شوی و گوش فرا دهی زیرا که بیشتر غضب الهی بر دروغگویان است. چون آن شخص از شیطان این سخن بشنید سر به سوی آسمان بلند کرد و عرض کرد بار الها عهد می‌کنم که تا زنده باشم هرگز یک رکعت نماز از من فوت نشود و چون وقت نماز آید خود را به مسجد رسانم و مشغول نماز شوم و با خود عهد می‌کنم که هرگز دروغ نگویم حتی به یک کلمه، چون شیطان این سخن شنید گفت: تو گفتی که آنچه من می‌گویم انجام دهی حال بر عکس آن می‌گوئی این شرط ما نبود. آن شخص گفت: ای لعین من می‌خواستم ببینم تو چه می‌گوئی تا من بر عکس آن کنم. چون ابلیس لعین این را بشنید خود را بر زمین زد و ناله و جزع بر آورد و گفت: دو سرّی که هرگز با کسی نگفته بودم از من فرا گرفتی عهد می‌کنم که دیگر سرّ خود را با کسی نگویم. (انوار المجالس رحلی/88)

* عن الصادق u: «الیمین الغموس ینتظر بها اربعین یوما».

 قسم دروغی (که صاحبش را در گناه فرو می‌برد) تا چهل روز نرسیده صاحبش را گرفتار مجازاتش می‌کند. (عقاب الاعمال)

* قوله تعالی: «قتل الخراصون ای الکذابون». (مجمع البحرین رحلی 336)

* عن انس قال قال رسول الله صلی‌الله علیه و آله: «المؤمن اذا کذب من غیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش فیلعنه حملة العرش وکتب الله علیه بتلک الکذبة سبعین زنیة اهونها کمن یزنی مع امه (شرح نهج‌البلاغه خوئی رحلی 3/3)

* عن عبیدبن زراره قال سمعت ابا عبدالله u یقول: ان مما اعان الله به علی الکذابین النسیان (همان/4)

* من الصادق u لا تنظروا الی طول رکوع الرجل و سجوده فان ذلک شئ اعتاده و لو ترکه لاستوحش لذلک و لکن انظروا الی صدق حدیثه و اداء امانته (المستطرفات میانجی /190)

* قال النبی صلی الله علیه و آله المؤمن لم یطبع علی الکذب