فراموش کردم
اعضای انجمن(350) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
یولآر یورقونو (yenjih )    

یک فنجان شعر تلخ

منبع : http://hamidrnajafi.blogfa.com/
درج شده در تاریخ ۹۱/۱۰/۲۸ ساعت 18:49 بازدید کل: 302 بازدید امروز: 87
 

 

 این روزها هز کس نیمکتی برای نشستن دارد

یا جایی برای دنیایش گرفته است

جز من که هنوز ...

دلم به شماره ای خوش است

که سالها پیش زنی کف دستم نوشت و رفت.

 

سکانس آخر

...

تو چه می فهمی وقتی

تمام زندگیم رنگ مشکی چادرت می شود.

فقط آرام راه می روی...

و باد چادرت را تکان می دهد.

 

 

قرمزی سیب میان دستهای آدم و حوا درخشید ..

تا مااا سر رااه هم سبز شویم....

سرخی سیب چقدر به لبهااااات می آید......

امشب

 هردویمان را از بهشت بیرون میکنند.

 

 

کریستف کیشلفسکی

چه بگویم؟

دوستت دارم خیلی قدیمی شده...

عاشق هم که نیستیم...

بطری و سیگار را بیاور

 ادای آدمهای خوشبخت را در بیاوریم...

 

 

 

 

دددلم میلرزد...

ااانگار که نزدیکی...

پشت همین دیوار ...لااای همین ازدحام...

ساعت لحظه ها را جااا می ماند

 و من نبودنت را می شمارم یک  دو   سسه ...

سسلام...

 ببخشید خانم اشتباه گرفتم.

منم خانم...

آمدنی نان تازه و چند سیر دل خوش خریده ام...

آخر امشب مهمان داریم.

 

 

 

دوست نویسنده ام می گفت:

داستان همیشه با ورود شخصیت زن پیچیده می شود

پیرمردی را می شناسم که هر روز گلهای ایوانش را آب می دهد

سیگاری روشن می کند و به خیابان خیره می شود

زندگی ساده ای دارد...

و خیابان هر روز پر می شود از داستانهای پیچیده...

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۰/۲۸ - ۱۹:۳۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات