اين روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گرفتن و لاف زدن رايج شده است اما پيشينه اين واژه به دهها سال پيش يعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد ! نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدليل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهايی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه يعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گيرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه اين قضيه شدند براي اينكه همديگر را مطلع كنند به هم می گفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون اين بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به اين معني كه در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همين اصل بود که واژه خالی بندی رواج پيدا کرد. ولي اين واژه هيچ ارتباطي به دروغگويي و لاف زدن به صراحت زمان حاضر نداشت. حالا چرا در اين چند دهة اخير اين واژه متداول شده و همچنان هم رو به تزايد است مشخص نيست ولي شايد بايد آن را به حساب شيوايي بيش از حد زبان فارسي و غير منتظره بودن اعمال ما ايرانی ها گذاشت که خيلی از کارهامون از روي يك روش منطقی و نشات گرفته از يك اعتقاد راسخ نيست بلكه احساسی، الگويي و متاسفانه قابليت جوگير! شدن هم هست. البته شايد هم در دوران گذشته نيازی به کاربرد اين کلمه به تعبير فعلي نبوده چون هيچوقت جامعه ما اين همه خالی بند!! نداشته است.