فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 1401


درباره من
کاش تا دل میگرفت و میشکست
دوست می آمد کنارش می نشست!

کاش میشد روی هر رنگین کمان
می نوشتم "مهربان "با من بمان!!!

کاش می شد قلب ها آباد بود
کینه و غم ها به دست باد بود

کاش می شد دل فراموشی نداشت
نم نم باران هم آغوشی نداشت

کاش می شد کاش های زندگی
تا شود در پشت قاب بندگی

کاش میشد کاش ها مهمان شوند
درمیان غصه ها پنهان شوند

کاش می شد آسمان غمگین نبود
رد پای کینه ها رنگین نبود


پروانگی (zanane )    

در جواب شعر"کوچه" فریدون مشیری...

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۶/۰۳ ساعت 19:49 بازدید کل: 1402 بازدید امروز: 194
 

به گمانت که پس از آن شب مهتاب
دگر نگرفتم من از آن عاشق آزرده خبرهم
نکنم دیگر از آن کوچه گذر هم
تو چه دانی که چه شبها من سرگشتهِ تنها
بی تو از آن کوچه گذشتم
پریشان و پشیمان
پای اندوه به دامان
لب آن جوی نسشتم
تو مرا هیچ شباهنگ
بی تو دلمرده و دلتنگ
نغمه ای تلخ برآورد
یادم آمد به قلبی که شکستم
که از آن کوچه سفر کرد
باد آوازه شب کرد
: شاخه ها خورد به دستم
یادم آمد آن شب،آن شب رام و صبور
تو همه محو تماشای منومن مغرور
هیچ در چشم زمان هردم،هر لحظه
می شدیم ازهمه دور
یادم آمد به تو گفتم که بر این آب نظر کن
گذر آب ببین و ز غم عشق حذر کن
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
: من که می دانستم سفر از پهلوی من کار تو نیست
حذر از عشق در افکار تو نیست
خود سفر کردم ورفتم که نبینی رویم
من صیاد رمیدم ز غم آهویم
ای کبوتر تو از ان لحظه که بر گوشه این بام نشستی
سنگ اگر خورد به پایت نرمیدی،نگسستی
توکه هر لحظه نگاهت به نگاهم نگران بود
: چه خیالات محالی کی دلت با دگران بود؟
تلخی این سخنم را چو چشیدی و چشیدم آن شب
بار این عشق گران را تو کشیدی وکشیدم آن شب
گر چه میدانم که هرگز نشود خاطره کوچه و آن شب تکرار
: حسرتی مانده به دل تا به تو بگویم یک بار
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم هر بار

این مطلب توسط علیرضا نصیرزاده بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)