فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 7736


درباره من
رضا..... (zapataa )    

برای پاییز(2) و جدایی ها

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۰۴ ساعت 04:21 بازدید کل: 82 بازدید امروز: 82
 

شد خزان گلشن آشنایی      بازم آتش به جان زد جدایی


عمر من ای گل طی شد بهر تو      وز تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی


با تو وفا کردم، تا به تنم جان بود       عشق و وفا داری، با تو چه دارد سود

 

آفت خرمن مهر و وفایی       نو گل گلشن جور و جفایی

 

از دل سنگت آه


دلم از غم خونین است    روش بختم این است


از جام غم مستم      دشمن می پرستم


تا هستم


تو مست از می به چمن   چون گل خندان     از مستی بر گریه من


با دگران در گلشن نوشی می       من ز فراغت ناله کنم تا کی؟


تو و می چون لاله کشیدن‌ها      من و چون گل جامه دریدن‌ها  

 

     به رقیبان خاری دیدن‌ها


دلم از غم خون کردی      چه بگویم چون کردی


دردم افزون کردی


برو ای از مهر و وفا عاری   برو ای عاری ز وفاداری

 

که شکستی چون زلفت عهد مرا


دریغ و درد از عمرم        که در وفایت شد طی


ستم به یاران تا چند        جفا به عاشق تا کی


نمی‌کنی ای گل یک دم یادم        که همچو اشک از چشمت افتادم


آه از دل تو


گر چه ز محنت خوارم کردی      با غم و حسرت یارم کردی

 

مهر تو دارم باز


بکن ای گل با من     هر چه توانی ناز


کز عشقت می‌سوزم باز

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۷/۰۴ - ۰۴:۲۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)