فراموش کردم
رتبه کلی: 61


درباره من
متولد ساعت17:30 روز15 مرداد سال میمون
مردادی ترین متولد مردادم
.....................................
کارشناسی ارشد مهندسی صنایع
و
مشاور و کارشناس سیستم های مدیریت کیفیت
ISO9001:2015
..................
IATF16949:2016
...........
S-PAS شرکت سازه گستر سایپا
SSR2 شرکت ساپکو
الزامات شرکت مهندسی و تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز
و الزامات جدید ایران خودرو
......
09141050409
...............
من پست زیاد میذارم
تحملم کنید.
................
میگن من غیر قابل تحمل ترین انسان روی زمینم ،مهم اینه اعتراف می کنند "انسانم"Uانسان باش PLZ ،بقیش با من
...................
خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... Instagram:
rmzirn@
و
zekri85@
........................

http://www.RmZiRn.loxblog.com
RmZiRn (zekri )    
آلبوم: مذهبی
   
عنوان: ایام ضربت خوردن وشهادت حضرت علی (ع)
ایام ضربت خوردن وشهادت حضرت علی (ع)
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 140 بازدید امروز: 137

این تصویر توسط جلال علی اصغری بررسی شده است.
توضیحات:
ایام ضربت خوردن وشهادت حضرت علی (ع)
برتمامی مسلمانان
ودوستداران خاندان عصمت وطهارت تسلیت باد
التماس دعا



پلک های نیمه بازش،آیه های درد بود
آخرین ساعات عمر حیدر شب گرد بود

چادر خاکی زهرا، بالش زیر سرش
عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

زخم فرقش، ترجمان عمق زخم سینه بود
کوفه هم مثل مدینه دشمن آئینه بود

آتش آه حزینش بر جگر افتاده است
این دم آخر،به یاد میخ در افتاده است

در نگاه زینبِ دل خسته زخمش آشناست
زخم فرقش،شکل زخم پهلوی خیرالنساست

زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند
نا امیدانه طبیبان هم جوابش کرده اند

معنی "فزت و رب الکعبه"ی او روشن است
حیدر مظلوم،سی سال است فکر رفتن است

کوفه شب ها آشنا با اشک فانوسش شده
ماجرای کوچه سی سال است کابوسش شده

غصه ی آن کوچه سی سال است پیرش کرده است
کم محلی های مردم گوشه گیرش کرده است

اضطراب زینب او را برده در هول و ولا
زیر لب با گریه میگوید که وای از کربلا

گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود
معجر زینب برایش روضه های باز بود

دانه های اشک او میگفت با صد شور و شین
کربلا،عباس من! جان تو و جان حسین

# وحید قاسمی  
درج شده در تاریخ ۹۷/۰۳/۱۳ ساعت 23:12
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم