خلاصه داستان :
در این رمان ، شخصیت های داستان نام ندارد و عنوان های آنها رمز گونه است و به نقش اجتماعی هر یک اکتفا می شود . خلاصه ی رمان کوری چنین است :در پشت چراغ قرمز ، راننده ی اتومبیلی ناگهان کور می شود . این مرد به کوری عجیبی دچار شده ،یعنی همه چیز را سفید می بیند و گ... تاریخ درج: ۹۵/۰۲/۰۲ - ۱۰:۲۹( 7 نظر , 167
بازدید )
موقعی که رفتم فهمیدم که بارفتنم رفتی امانه مثل منتوکماکان بودی .میانه ی همیشه ی این مردم امادردل من نهتوبارفتنم گمان کردی که رفتی اماازفکرمن نهچه فرقی میکندکه برای خودت بروی یاباشیمهم این است من هروقت که بخواهم روبروی من هستی
وگرنه که........فرق من وتواین استکه گاه وبیگاه است دیدنت ... تاریخ درج: ۹۴/۰۸/۲۱ - ۱۰:۰۸( 26 نظر , 154
بازدید )
دوباره زیر پای ارگاسم خوابم می برد وقتی معنای زندگی را گم میکنم! رویای سنگ فرش های لندن در سر سرماخورده من ماتیک های گاز زده یک بی سرپناه و سیخ کردن اشتباه هایم به سوراخ عدم. هر شب در آغوش خودم ده بار می میرم جلوی چهره ای بدون عینک چهره ای تیز که فرو کرد توی تخم چشمانم چه صبورانه می گذرند س... تاریخ درج: ۹۳/۰۴/۱۱ - ۰۲:۴۶( 48 نظر , 160
بازدید )
cclliip4962560202353538113844vviiddeeoo
من خیلی بزرگ شده ام !
.همانطور که گفتم من خیلی بزرگ شده ام ، دیگر با شنیدن کُسینوس ایکس خنده ام نمی گیرد !
دیگر راحت گریه نمی کنم
این را یاد گرفتم
که باید خیلی چیزها را در خودم بریزم تا وقتی پر و سنگین شدم
در یک اتاق کوچک از جنس خاک فربروم جوری ... تاریخ درج: ۹۳/۰۳/۲۶ - ۰۳:۱۳( 39 نظر , 187
بازدید )
((آلپاچینو))
Ali Dini
-Infinity- )
ارسال پیام به ایشان
خانه
مطالب(8)
دوستان (2)
گالری تصاویر (65)
کلیپها (4)
نظرسنجی (0)
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات