خاطرات بارانی من
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی /تورا با لهجه ی گلهای نیلوفر صداکردم...
و بعد از رفتنت...
این شعر زیبا رو تقدیم میکنم به آبجی نرگس و داداش علی!چون میدونم این شعر و خیلی دوست دارن.
به پاس همه ی مهربونی ها و راهنماییهاشون.
...
تاریخ درج:
۹۵/۱۰/۰۶ - ۲۰:۱۸ 3 نظر , 137
بازدید