درد من وتو از دو جا میاد آدم ها و خدا
آدم ها چون پستن درد میارن
و خدا چون برا این سرنوشت بد منو انتخاب کرده
اما این دو برای ما دو چیز رو ترسیم کردن
جامعه و دین که درد ما بوجود اومده
پس ما دردی نداریم...
بار الها...
بار الها میبینی چقدر افکار بندگانت متفاوت است
یکی در اوج شعور
یکی در بی شعوری محض
یکی در فکر بی خیالی
یکی در اوج خیال
یکی بی خیال بی خیال
یکی مثل من خواب را به لحظه های ملکوتی صبح ترجیح میدهد
یکی شب تا صحر چشم به راه یار اشک میریزد
یکی گریه میکند
ی...
دوباره خیال برم داشته میخوام بنویسممی خوام بگم که چرا همه میتونن من نمیتونممیخوام بگم که موفقیت پیروزی نیستمیخوام بگم دلیل شکست من احمقی نیستمیخوام بگم از خیلیا موفق ترم از خیلیا خوب ترماز خیلیا پاک ترم بخدا پاک ترممن نمیتونم چون هدفم فقط وقتی خودمم،که کسی دورو برم نباشهموفق نشدم چون موفقی...
می نویسم ولی کسی نمیداند نوشتن من از غشق است ،عقده،حسرت یا اعتراض؟نوشته ی من از درد است نه اشتیاق دیده شدننوشته ی من از داشته هاست نه حسرت نداشته هانوشته ی من مفهوم درد های با علاج است نه از درد های بی علاج می نالممن از مرگ اندیشه ها و از فریاد به گوش نرسیده می نالممینویسم تا عمل کنیم نه مانند زندگی...
زندگی رنگش را باخته!!
دیگر زندگی مفهومش را از دست دادههیچ فکر کردی؟هیچ فکر کردی که چرا زنده ای؟چرا نفس میکشی؟آن هم نفس هایی پی در پی و عمیق!اکسیژن ها حیف نیست که میسوزانی؟خودم را هم میگویم!واقعا پوچیم در پی پوچ؟نه،هدف داریم،ایم ماییم که غافلیم!دنیا را دو دستی گرفته ایم!رنگ باخ...