باید دلسپرد... اما... نه به لیلی... نه به معشوق... لیلی افسانس... معشوق فانی... باید دلسپرد به دریا... به موج هایش... تاباخود ببرد به آن سوی سرزمین آرزوها... شاید باشد کسی از جنس نور... از جنس عشق ملکوتی... آن لحظس که به آرامش خواهی رسید......
تاریخ درج: ۹۴/۰۸/۱۱ - ۰۹:۴۷ ( 6 نظر , 153 بازدید )

قصه عاشقانه یه دخترو پسر میخوام از قصه عاشقانه یه دختر و پسر بهتون بگم امیدوارم که خوشتون بیاد : روزی بود که پسری که اصلا نمیدونست عاشقی چیه و همه تلاشش فقط رو درس بود روزی دختری را داخل اتوبوس دیدو پسندید و از اون لحظه بود که پسره داستانه ما دله خودشو باختو درس و بحسو ول کرد و به دنبال دا...
تاریخ درج: ۹۱/۰۶/۲۴ - ۱۲:۵۶ ( 3 نظر , 589 بازدید )

ن این پیام به این شرح است: خبر وقوع زلزله در استان آذربایجان شرقی و شهرهای اهر، ورزقان و هریس و کشته و زخمی شدن بسیاری از هموطنان میهن اسلامی باعث تاثر و تاسف گردید. اینجانب از سوی خود و حزب موتلفه اسلامی این فاجعه عظیم را محضر حضرت بقیه‌الله الاعظم (عج)، مقام معظم رهبری خانواده‌ها...
تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۲۲ - ۱۸:۰۶ ( 0 نظر , 454 بازدید )

پیام همدردی محسن رضایی با زلزله زدگان شمال‌غرب کشور خبرگزاری فارس: در پی بروز حادثه زمین‌لرزه در شمال‌غرب کشور دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور پیامی با زلزله‌زدگان اظهار همدردی کرد. به گزارش خبرگزاری فارس در پی بروز حادثه زمین‌لرزه در شمال‌غرب کشور،&n...
تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۲۲ - ۱۷:۵۶ ( 2 نظر , 471 بازدید )

پارسینه: علی دایی برای کمک به زلزله زدگان اردبیل اردوی راه آهن را ترک کرد.  علی دایی پس از وقوع زلزله که در مناطق شمال غربی کشور رخ داد، برای کمک به مردم زلزله زده اردبیل دست به کار شده است.  زلزله ۶. ۲ دهم ریشتری امروز ۳ بار اردبیل را لرزاند و زلزله که مرکزیت آن در شهر اهر بو...
تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۲۲ - ۱۷:۵۳ ( 0 نظر , 438 بازدید )

 به گزارش مشرق، ساعت 16:53:15 روز شنبه زمین‌لرزه‌ای به بزرگی 6.2 در مقیاس ریشتر ، تبریز و مناطقی دیگر از استان آذربایجان‌شرقی را لرزاند. همچنین این زمین لرزه در مناطقی از استان‌های آذربایجان غربی، گیلان، زنجان و اردبیل نیز احساس شد و بطور كلي 55 زمين لرزه و پس‌لرزه ب...
تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۲۲ - ۱۷:۵۱ ( 0 نظر , 1175 بازدید )

...
تاریخ درج: ۹۱/۰۱/۱۷ - ۱۶:۱۹ ( 12 نظر , 1069 بازدید )

تلخند تو یه قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه ایستاد ، یه آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت : ابرام آقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم. آقای قصاب شرو کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه هاش، همینجور که داشت کارشو می کرد رو به پیرزن کرد و گفت: چی می خوای ننه ؟ پیرزن اومد جل...
تاریخ درج: ۹۱/۰۱/۱۷ - ۰۸:۵۴ ( 8 نظر , 422 بازدید )

یه داستان عجیب چند وقت بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف ، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت 11 صبح روزهای یکشنبه جان می سپارند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت و ضعف مرض آنان نداشت . این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعض...
تاریخ درج: ۹۱/۰۱/۱۷ - ۰۸:۴۹ ( 8 نظر , 507 بازدید )

مطلب رو بخونین و یه اسم براش انتخاب کنید ، اسم مورد نظرتون رو تو قسمت نظرات بنویسید تا من بهترین اسم رو انتخاب کنم مرسی از همه . وقتی حس کردی به اون چیزی که می خواستی نرسیدی ، خدا رو شکر کن چون او می خواهد تو یه زمان مناسب تر غافلگیرت کنه ... و یه چیزی فراتر از خواسته آلآنت بهت بده. یادت ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۱/۱۷ - ۰۸:۱۰ ( 4 نظر , 603 بازدید )