فراموش کردم
رتبه کلی: 5143


درباره من
من ان گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی ابی ولی بامنت و خواری پی شبنم نمیگردم
گاهی وقتا . . .
محبت مادر      ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسر را از خواب بیدار کرد.پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع، شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.پسر از اینکه دل مادرش را شکسته ...
تاریخ درج: ۹۳/۱۱/۱۴ - ۰۸:۵۵ ( 2 نظر , 211 بازدید )
محبت مادر
محبت مادر      ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسر را از خواب بیدار کرد.پشت خط مادرش بود، پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع، شب تو مرا از خواب بیدار کردی فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.پسر از اینکه دل مادرش را شکسته ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۷/۲۸ - ۱۴:۱۸ ( 4 نظر , 262 بازدید )
ey kash
ای کاش بودی با من     کاش دوستیمون مثل دوستی دست و چشم بود اخه وقتی دست زخمی شه چشم گریه می کنه و وقتی چشم گریه می کنه دست اشکاشو پاک می کنه. ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۷/۱۳ - ۱۹:۰۹ ( 8 نظر , 237 بازدید )
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (0)