|
سایه-91
(Emotional-girl )
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
247 بازدید امروز: 246
توضیحات:
آقاجان ، شب جمعه که می شود بعد از نماز شب به خدا التماس می کنم که امروز و این روز جمعه پایان این انتظار باشد ......... آقاجان ؛ نه آنکه بیندیشی که از انتظار آمدنت خسته شده باشم، نه مولا جان ؛ انتظار کشیدن برای آمدن شما شیرین تر از آن است که خستگی در آن راهی یابد ، اما شیرینی دیدار شما را هیچ چیز یارای مقایسه نیست ......... اما ای یوسف زهرا ، غروب این جمعه ها که گذشت ؛ باز با زیارت آل یاسین باید انتظار جمعه ی دیگر را بکشم ........... دلگیرم از زمانه بیا مهربان من بر لب رسیده از غم ایّام، جان من دنیا مرا به بند اسارت کشیده است رنگ قفس شده همه ی آسمان من عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی باران شرم می چکد از دیدگان من عشّاق را به رنج و بلا آزموده اند ای وای اگر «فراق» بود امتحان من دستم بگیر تا نرود نوکرت ز دست هجران تو ببین که بریده امان من در عالم خیال شدم با تو همسفر تعبیر شد اگر سحری ، داستان من .......... شبگرد فاطمه ، شب جمعه برای تو شبهای چارشنبه ی هفته از آن من «یک شب به خاطر سفر کربلای تو یک شب به خاطر سفر جمکران من» با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من با یک نگه برای دلم فتح باب کن گردم فدائی تو، امام زمان من ................ جان بی ارزشم فدای یک تار موی قطب عالم امکان، صاحب زمین و زمان، امام پیروز بر کل جهان ، منتقم و خونخواه سید و سرور آزادگان حضرت بقیة الله الاعظم روحی له الفداء « اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج »
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۸/۲۱ ساعت 17:17
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|