فراموش کردم
رتبه کلی: 1908


درباره من
Galaxy-son (GALAXY--SON )    
   
عنوان: جاودانگی یا نابودی مسئله این است!(مرگ:|)
جاودانگی یا نابودی مسئله این است!(مرگ:|)
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 405 بازدید امروز: 401
این تصویر توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
توضیحات:
سلام سلام!
مطلب جالبی میخوره(البته نمیدونم جالب میشه یا نه باید نوشتش:D) امیدوارم بخونید!اگه طولانی هم شد عذر میخوام از همتون!(الان ک اومدم از اول بخونم میبینم خیلی طولانی شد تخصیر منم نیست خب ناشناختس و پر از فرضیه پس بازم میگم لطف شماست ک بخونیدینش)

اول در مورد توهم مرگ میگیم..علم چ نظری داره..دنیایی هست اونور ؟و در آخر موضوع جالب NDEیا تجربه ی نزدیک به مرگ!

مرگ توهمه یا که ن؟البرت انشتین، پس از مرگ دوست قدیمی اش گفت: "در حال حاضر دوست قدیمی ام از این دنیای عجیب و غریب، کمی زودتر از من، رخت بر بست.این چیز بدی نیست. افرادی مانند ما می دانند که تمایز بین گذشته و حال و آینده است که یک توهم سرسختانه ماندگار را بوجود می آورد."
جواب:شاید باشه!این توهم ب دو مسئله تا جایی ک من میدونم میرسه!نابودی مطلق یا زندگی دیگه!که ب اولیش کاری نداریم چون متنفرم از این مثلا روشنفکریی ک زندگیمون ماشینیه!
توهم مرگ ینی چی؟ینی ما براساس ی عادت مرگو مترادف با نابودی گرفتیم در حالیکه شاید اینطور نباشه!مثلا شما رنگ درختو سبز میدونید ولی سبز از نظر چشماتون!اگه مهندسی ژنتیک بلد باشی و ژن تغییر بدی:Dهمین درختو رنگ قرمز میبنی و رنگ سبز من میشه رنگ قرمز شما بدون مصرف هیچ دارویی روانگردانی و این همون حقیقته:Dمرگ هم دقیقا همینه شاید یک توهم توی یک دنیاییه توهمی!(از بحث دور میشه بیشتر از این نمیشه گفت)
نتیجه ی این بحث اینه ک بقول معروف "چشمان شما دروازه ورود به دنیا نیستن".

از لحاظ علمی مرگ پایان متابولیسمه!ینی پایان علائم حیات! برای مرگ های دردناک،مغز هورمونی ترشح میکنه ک توسط خون ب کل بدن برده میشه و سبب پایان فعالیت میشه(علت این کار اینه که بدن فرد تحمل اینهمه دردو نداره و ی جورایی خودشو با ترشح هورمون و مرگ راحت میکنه)،بعد پایان فعالیت سلولهای بدن نوبت قلب میرسه از تپش وا میسته و شما عملا مردید!در پایان نوبت خود مغزه یک دقیقه بعد از مرگ، خود جناب مغز سبب نابودی نورون های خودش میشه و شما دیگه واقعا واقعا مردید!
حالا میمونه بعد مرگ!شما مردید بعدش چی؟بعضی محققان میگن هیچی...شما ی کامپیوترید ک پس از مرگ بطور کلی اوراق میشید!!(طبیعت گرا:|)ولی ما که محقق نیستیم:D(بعضی چیزا باید حس شه مثل عشق!عشق دیده نمیشه ولی حس میشه در حالیکه علم هنوز نمیفهمه عشق چیه!بحث معنویتم جدا از عشق نیست باید حس شه،خدا باید حس شه اون دنیا باید حس شه حتی اگر علم نفهمه چیه و صریحا ردش کنه!در عرفان ی بحث داریم ب اسم تقابل عشق و عقل.عشق همچون دریا و علم مغرور همچون قطره ایی از ان دریا:D)

اما برسیم به بحث جالبNDE:تجربه نزدیک به مرگ!!
گاهی افرادی هستند میمیرن و دوباره زنده میشن و جالب اینه همه ی علائم حیاتیشون از کار اوفتاده ولی دوباره زنده میشن و صبحت از آگاهی پس از مرگ میکنن!!!
بیشتر افراد هنگام مرگ یک حس خوب دارند،حس شناور موندن رو آب،بقول خودشون ی حس آرامش زیاد،حس ی دنیای ژله ایی:Dاین افراد صحبت از تونلی میکنن ک شفاف و پر از نوره!حتی گاهی صدای ی آهنگ ارامش بخش در طی حرکت بسوی این تونل رو درک میکنن!دیدن ارواح بستگان فوت شده!اینهمه آگاهی درست پس از متوقف شدن مغز اتفاق اوفتاده!حالا بازم میشه گفت اینها هم توهمه ناشی از ادیان و فلاسفه گذشتس!؟
نظر علم در مورد این اتفاقات بازهم یک جواب تکراریه:/!!هورمون!
بطور مثال اگه با دوز مناسب کتامین ب خودت تزریق کنی همه ی این حس شناور بودن،احساس رهایی ارامش و مردنو تجربه میکنی!کلا بعضی جوری رفتار میکنن که انگار این علم، نهایته علمه و هیچگاه نقض نمیشه و ب حد کامل هرچی رسیده!
مهمترین چیزی ک شاید این جواب علمو رد کنه آگاهی پس از مرگه!بطور مثال شخصی ک در یک عمل جراحی مرده بود پس از زنده شدن تمامی حرفهای پرستاران و پزشکانو میدونست و این ینی اگاهی خارج از کالبد فیزیکی!
خیلی حرف زدم امیدوارم خونده باشید هرچند خیلی خیلی میشه درمورد مرگ گفت!(بنظرم حس لذت بخشیه و فقط پس از مرگ میفهمیم تویه چ زندانی زندگی میکردیم!)

مستم ز شراب عشق مستم 
وزعقل عقلیه جوی جستم 
تا من گل عشق را بچیدم 
صد خار به چشم عقل خستم

عاشقتیم اوس کریم!

پایان
 
 
 
 
 
 
درج شده در تاریخ ۹۵/۱۲/۱۲ ساعت 03:32
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
2
3
4
5
6
7
8
1 2 3 4 5 6 7 8


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)