|
قلب من
(
![]()
آلبوم:
تصاویر پروفایل
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
274 بازدید امروز: 274
توضیحات:
هر زمان که عشق اشارتی به شما کرد در پی او بشتابید ، هرچند راه سخت و ناهموار باشد.
و هر زمان بالهای عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپارید ، هر چند که تیغهای پنهان در بال و پرش ممکن است شما را مجروح کند. و هر زمان عشق با شما سخن گوید او را باور کنید ، هرچند او رویاهای شما را چون باد مغرب درهم کوبد و باغ شما را خزان کند. زیرا عشق چنانکه شما را تاج بر سر مینهد به صلیب نیز میکشد. و چنانکه شما را میرویاند شاخ و برگ شما را هرس میکند و چنانکه تا بلندای درخت وجودتان بالا میرود و ظریفترین شاخه های شما را که در آفتاب می رقصند نوازش میکند. همچنین تا عمیقترین ریشههای شما پایین میرود و آنها را که به زمین چسبیدهاند تکان میدهد. عشق شما را چون خوشههای گندم دسته میکند. آنگاه شما را به خرمن کوب از پرده خوشه بیرون میآرود. و سپس به غربال باد دانه را از کاه میرهاند. و به گردش آسیاب می سپارد تا آرد سپید از آن بیرون آید. سپس شما را خمیر میکند تا نرم و انعطاف پذیر شوید ، و بعد از آن شما را بر آتش مقدس مینهد تا برای ضیافت مقدس خداوند نان مقدس شوید. عشق با شما چنین رفتار میکند تا به اسرار قلب خود معرفت یابید و بدین معرفت با قلب زندگی پیوند کنید و جزیی از آن شوید.
درج شده در تاریخ ۹۸/۰۹/۲۳ ساعت 18:15
برچسب ها:
عشق 788
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
گفتم معلوم نیست؟
گفت شاید.
گفتم همیشه دیوار حاشا بلنده و هزار راه برای توجیه کردن هست... اما آدم باید با خودش صادق باشه، سر خودش رو که دیگه نمیتونه شیره بماله. میتونه!؟
شونههاش رو انداخت بالا.
گفتم کم آوردم. این راه رو تنهایی رفتن ساده نیست. من آدم بازی یهنفره نیستم. تنهایی مثل خوره میمونه، نمیدونی از کِی شروع میشه، اما به خودت میای و میبینی ذرهذره کل زندگیت رو گرفته. انقدر از آدم خالی میشی که دلت میخواد توی خیابون یه نفر، سفت بغلت کنه. تا حالا از سر بدبختی دلت خواسته کسی رو بغل کنی؟
سرش پایین بود و حرفی نزد.
«به کسی که میخواد بره، حداقل این شانس رو داری که بگی بمون، اما به کسی که رفته.. امان از اونی که رفته».
بی گمان در دل من جای کسی هست که نیست
غرق رویای خودش پشت همین پنجره ها
شاعری محو تماشای کسی هست که نیست
شعر آبستن رویای کسی هست که نیست
کوچه در کوچه به دستان تو عادت میکرد
شهری از خاطره منهای کسی هست که نیست
مثل هر روز نشستم سر میزی که فقط
خستگی های من و چای کسی هست که نیست
زیر باران دو نفر, کوچه، به هم خیره شدن
مرگ این خاطره ها پای کسی هست که نیست