|
رتبه کلی: 10706
|
|
درباره من سلام مجتبی قربانی هستم
از گچساران
دانشجوی الکترتکنیک (برق صنعتی)
|
این پست رو به افتخار اولین مرد زندگیم میزارم
<3 این پست رو به افتخار اولین مرد زندگیم میزارم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
وقتی بچه بودم منو میزاشتی رو دلت و ازم میپرسیدی قلب بابا کیه ؟
منم با صدای بچگونه میگفتم : من !
ازم میپرسیدی جیگر بابا کیه ؟
میگفتم من !
و باز میپرسیدی چشم بابا کیه ؟
میگفتم : من !
اون موقع ها درک نم...
تاریخ درج:
۹۳/۰۷/۲۲ - ۱۶:۵۶ 2 نظر , 122
بازدید
با تو هستم سهراب
با تـو هـســتم سهـــراب تو کـه گـفتی
گـل شـبدر چـه کـم از لاله ی قـرمـز دارد؟"
راسـت می گــویی تـو
چـه تفــاوت دارد قـفـس تنگ دلـــم ،
خـــالی از کـــس باشـد
یا به قــــول تـو پـر از ناکـــــس و کـــرکـــس باشــــد ...
تاریخ درج:
۹۳/۰۷/۱۷ - ۲۰:۰۹ 5 نظر , 141
بازدید
.طناب دار رو انداختن دور گردنش
ـ...طناب دار رو انداختن دور گردنش , داشت میخندیدبهش گفتن : چرا داری میخندی ؟گفت : از اینجا چشمم به مامانم افتاد , داره گریه میکنه یاد بچگی هام افتادم...یاد حرف مامانم که همیشه بهم میگفت:هر وقت تو میخندی ، غم و غصه هامو فراموش میکنم الانم دارم میخندم تا مامان...
تاریخ درج:
۹۳/۰۷/۰۶ - ۲۱:۱۱ 2 نظر , 387
بازدید
توی قرآن خوانده ام
مادر
چمدونش را بسته بودیم، با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود کلا یک ساک داشت با یه قرآن کوچک، کمی نون روغنی، آبنات، کشمش چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی ... گفت: "مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم یک گوشه هم که نشستم نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه!" گفتم: "مادر من دیر میشه، چادرتون هم آماده ست، ...
تاریخ درج:
۹۳/۰۷/۰۵ - ۰۱:۵۷ 1 نظر , 141
بازدید
گوش کن ..... گوش کن تا برایت از زندگی ثریا بگویم......
گوش کن ..... گوش کن تا برایت از زندگی ثریا بگویم...... دخترکی روستایی که به جرم دختر بودنش به جرم مادر بودنش ، به جرم گناه نا کرده اش سنگسار شد....... ثریا اینجا زمین است، اینجا خیلی وقت است مردانگی مرده......اینجا دختر که باشی با احساساتت بازی میکنند و اگر تن به خواسته هایشان ندهی انگ فاحشه بودن ...
تاریخ درج:
۹۳/۰۶/۲۳ - ۱۳:۴۵ 10 نظر , 146
بازدید
کفشهای تا به تا و وصله دار من کجاست؟
کفشهای تا به تا و وصله دار من کجاست؟خاطرات خوب و شیرین بهار من کجاست؟
کوچه های خاکی و باهم دویدن هایمانشور و شوق خنده ی بی اختیار من کجاست؟
کاهگل ها عطر دفترهای کاهی داشتندخاک باران خورده ی ایل و تبار من کجاست؟
کو دبستان؟ کو کلاس درس؟ کو آن نیمکت؟همکلاسی همیشه در کنار من کجاست؟
...
تاریخ درج:
۹۳/۰۶/۲۲ - ۱۲:۲۶ 2 نظر , 128
بازدید
سلام
سلام به اون عزیزی که فاصله ها باهاش دارم
تو دفتر خاطره هام خاطره ها باهاش دارم
آرزوی دیدن اون صورت زیباشو دارم
آخر حرفمم اینه هرجا باشه دوسش دارم
...
تاریخ درج:
۹۳/۰۶/۱۹ - ۱۸:۵۵ 0 نظر , 145
بازدید
|
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
|