یک شبی مجنون نمازش را شکستبی وضو در کوچه لیلا نشستعشق ، آن شب مست مستش کرده بودفارغ ازجام الستش کرده بودسجده ای زد بر لب درگاه اوپر ز لیلا شد دل پر آه اوگفت یارب از چه خوارم کرده ایبر صلیب عشق ، دارم کرده ایجام لیلا را به دستم داده ایوندر این بازی شکستم داده اینشتر عشقش به جانم میزنیدردم از لیلاست...
تاریخ درج:
۹۵/۰۲/۰۸ - ۲۲:۴۶ 36 نظر , 184
بازدید