داستان آموزنده سنگ یا برگ !
مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا میگذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفتهام و همه چیز زندگیام به هم ریخته است. به...
عباس سورانی
تاریخ درج:
۹۵/۰۹/۰۱ - ۲۰:۳۳ 12 نظر , 334
بازدید