|
رتبه ویژه: 4 رتبه کلی: 440
|
|
|
یه داستان اما داستانه ها پدر، دوست دخترم حامله است!!!
پدر، دوست دخترم حامله است!!!پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند : پدر عزیزم، با ...
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۰۵ - ۱۹:۳۸ 14 نظر , 27
بازدید
انشای منو..
انشای طنزانشای یک بچه دبستانی درباره ازدواج را با تمام غلطهای املائی اش مرور می کنیم.نام : کمالکلاس : دوم دبستانموزو انشا: عزدواج! هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده...
تاریخ درج:
۹۳/۰۲/۱۸ - ۱۸:۱۴ 28 نظر , 154
بازدید
من likeرا دوست ندارم
من like را دوست ندارم!
وایبر، وی چت، تانگو، لنزو، فیس بوک و… به شیرینی لایک!
ما روزی ۲۴ بار در ساعت خودمون رو توی آینه برانداز می کنیم! چون نظرات دیگران برامون اهمیت داره و دوست داریم توسط دیگران تایید بشیم و کاملا هم طبیعی هست که انسان دوست داره که بقیه، اون و افکارش رو دوست داشته با...
تاریخ درج:
۹۳/۰۱/۳۰ - ۰۹:۰۹ 15 نظر , 110
بازدید
جملات تکان دهنده.....
مردانی از جنس هوس تو را بی حجاب کردند... تا پای منقل شهوتشان دودت کنند..دنبال "عشق" میگشتی اما کاش میدانستی عشقی که برای "هوس" باشد سقط میشود...!!! آی پسر دخترا....!!! وقتی با یه نفر خوشحالین ، نیازی به دومیش نیست ! اینو بفهمین...!!! آی پسری که ابرو نازک میکنی...تو...حق غیرتی شدن نداری...تو ...
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۰۳ - ۰۸:۰۵ 23 نظر , 195
بازدید
الهی...بک عرفتک...تو را با تو شناختم و برایت می خوانم....
الهی...بک عرفتک...تو را با تو شناختم و برایت می خوانم....می خوانم توئی را که هر وقت می خوانمت اجابتم می کنی و چه بسیار لحظه هایی که خواندی مرا و کاهلی کردم...می ستایم توئی را که تنها کسی هستی که ناله های تمنایم را میشنوی....می ستایم توئی را که تنها کسی هستی که چشم امیدم به سویش است....می ستایم توئی ...
تاریخ درج:
۹۳/۰۳/۱۴ - ۱۶:۵۵ 11 نظر , 133
بازدید
دعا کنید شهید شوم
یادمان باشد....
یادمان باشد حرفی نزنیم ؛که به کسی بر بخورد ،نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد ،خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را ،یادمان باشد که روز و روزگار خوش است ؛و تنها ، دل ما ، دل نیست !یادمان باشد از چشمه ، درس خروش بگیریم ،و از آسمان درس پاک زیستن !یادمان باشد سنگ خیلی تنهاست !یادمان باشد باید با سنگ هم لطی...
تاریخ درج:
۹۷/۰۷/۰۷ - ۲۰:۲۸ 3 نظر , 338
بازدید
کجایی رفیق که دلتنگتیم
یک شبی مجنون نمازش را شکست....
:
یک شبی مجنون نمازش را شکستبی وضو در کوچه لیلا نشستعشق آن شب مست مستش کرده بودفارغ از جام الستش کرده بودسجده ای زد بر لب درگاه اوپر زلیلا شد دل پر آه اوگفت یا رب از چه خوارم کرده ایبر صلیب عشق دارم کرده ایجام لیلا را به دستم داده ایوندر این بازی شکستم داده اینشتر عشقش به جانم می زنیدردم از...
تاریخ درج:
۹۵/۰۴/۰۵ - ۱۵:۰۰ 10 نظر , 260
بازدید
2شرط برای نزول برکات.....
رحمت حق تعالی همچون بارانی است که دائما بر عالم هستی می بارد
رحمت حق تعالی همچون بارانی است که دائماً بر عالم هستی می بارد و زمین تشنه ی موجودات را سیراب می سازد.خداوند متعال در قرآن کریم بارها و بارها خودش را برای بندگانش ، ارحم الراحمین معرفی کرده است. رحمتی که تمام عالم وجود را دربر ...
تاریخ درج:
۹۵/۰۴/۰۹ - ۲۲:۲۸ 6 نظر , 424
بازدید
ایا کافیه؟
ای اهل حرم
سلام بر...
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتیکو رفیق رازداری! کو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفتشرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شدغنچهای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره مانددورباد از خرمن ایمان عاشق آفتی
روزهایم ر...
تاریخ درج:
۹۵/۰۲/۲۸ - ۱۱:۵۶ 12 نظر , 202
بازدید
داستان آموزنده سنگ یا برگ !
داستان آموزنده سنگ یا برگ !
مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا میگذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفتهام و همه چیز زندگیام به هم ریخته است. به...
تاریخ درج:
۹۵/۰۹/۰۱ - ۲۰:۳۳ 12 نظر , 334
بازدید
فضائل ناب مولایمان
حیوان تخم گذار و بچه زا
حضرت امیر علیه السلام فرمود: هر حیوانی که گوشهایش پنهان باشد تخم گذار است ، و هر حیوانی که گوشهایش ظاهر باشد بچه زاست
شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید، ج ۳، ص ۲۶۰
کور کردن با آیینه
غلامی از قبیله قیس با مولای خود به نزد عثمان رفتند، غلام اظهار داشت که مولایش با زدن ...
تاریخ درج:
۹۵/۰۴/۰۷ - ۱۲:۵۹ 4 نظر , 262
بازدید
فضائل مولاکه بسیار خواندنی و .....قدر بدانیم...
تاثیر استخوان
جوانی نزد عمر رفت و میراث پدر را از او طلب کرد و اظهار داشت که او هنگام فوت پدرش در مدینه کودکی بوده است . عمر بر او فریاد زد و او را دور نمود. جوان از نزد عمر بیرون رفت و از دست او تظلم می کرد. اتفاقا حضرت امیر علیه السلام به جوان رسید و چون از قضیه آگاه شد به همراهان خود فرمود: جوان...
تاریخ درج:
۹۵/۰۴/۰۷ - ۱۳:۰۵ 2 نظر , 205
بازدید
میخواهم چله بگیرم
امروز اول ماه ذیقعده است...
میخواهیم چله بگیریم
چله ای همزمان با رفتن موسی به کوه طور
که او رفت و امتش را گذاشت و
امتش گوساله پرست شدند
اما ،موسای این زمان نرفت ، ما بیرونش کردیم و ادعای انتظار ظهورش را داریم
چله ای همزمان با حرکت ابا عبدالله
که درنهایت...
تاریخ درج:
۹۵/۰۵/۱۴ - ۱۰:۵۴ 3 نظر , 241
بازدید
گاهی...
نمیشه
زمان
آم ابیهاا
ام ابیها.
چرا؟؟؟
کجایی
بی توبودن....
|
|