درد را وارونه هم کنی آخرش به خودش می آید و پی و ریشه أت را می سوزاند،دنیا مرا به سخره گرفته،کارد به استخوان رسیدن میدانی یعنی چه؟یعنی;دردی مسکن درد دیگری باشد و آن قدر در بن بست فرو رفته باشی که أفیون را تنها مداوای دل بیمارت بیابی،آخرش به آینه نگاه کنی،کسی را بیابی که شبیه توست با این تفاوت که...
چه سخت میگذرد این روزا که همراهش هم زمستان باشد هم ابر باشد وهم غروب جمعه باشد تمامش را این سیگآر لعنتی میداند و می سوزد ... اما این زندگی کآر خودش را میکند واین زیر سیگآری هی پر می شود و هی خالی . . ...
از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است .از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد .از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان .از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است .از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهی است .از استاد علو...
روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید : چرا مرا دوست داری ؟ چرا عاشقم هستی ؟
پسر گفت : نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم
دختر گفت : وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی ؟!!!!
پسر گفت : واقعا دلیلش را نمی دانم...
کاش میشد به تو یک نامه نوشت . نامه را دست خدا داد که باور بکند بی تو من میمیرم در ترک آینه ها میشکنم . کاش میشد که خدا آخر نامه به جای من امضا بکند و بگوید به تو : "برگرد" و تو نیز . . . . . . . توفقط "محض خدا" برگردی !!!...
یوسف میدانست درها بسته است اما بخاطر خدا حتی به سوی درهای بسته دوید و همه درهای بسته برایش باز شد . . . اگر تمام درهای دنیا به رویت بسته شدند به سمت درهای بسته برو
زیرا که خدای تو و یوسف یکی ست . .!!...
وقتی تلفن زنگ میزندیعنی از یاد نرفتهایحتی اگر به اشتباه شمارهات را گرفته باشندببین دوست من !در این دنیاخیلی از آدمها هستاند کهشمارهشان حتی به اشتباه گرفته نمیشود ...
عینه من
...
مرا از تازیانه های ساعت همیشه هراسی بوده است ...از دقایقی که می گذرند و به چشمان اشکبارم نیشخند می زنند...فاصله و جدایی تا اعماق وجودم ریشه کرده ،قلبم دیگر( ق ل ب) شده است ...مدتهاست که در مسیر مشقت باری پاهایم جا مانده است...مسیراشکهایم هنوز هم بر تن سرد جاده پیداست...برگ دفترهمچنان خسته از لمس تن ...