@joorvajoora #تلنگر
یک دوستی داشتم پلوی غذایش را خالی می خورد؛ گوشت و مرغش را می گذاشت آخر کار، می گفت: می خواهم خوشمزگی اش بماند زیر زبانم.
همیشه هم پلو را که می خورد سیر می شد، گوشت و مرغ غذا میماند گوشه ی بشقابش، نه از خوردن آن پلو لذت می برد، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش، برای جا...
عشق نامه:ای که هر دم دم ز مهدی میزنیپس چرا وقت عمل جا میزنی
ای که گویی درپناه مهدی اممستحق یک نگاه مهدی ام
نام مهدی جان من بازیچه نیستعاشق مهدی خدا داند که کیست
ای که اظهار إرادت میکنیدر خفا صدها جنایت میکنی
عاشق مهدی نمودار وفاستقلب او آیینه ی مهر و صفاست
نام مهدی ز هر نامی نکوستدوستی با او جو...
برای مادرت یک کاری بکن فردا نه
چند ثانبه دیگر هم نه
چند ساعت بعد هم نه
همین الان ، اگر زنده است دستش را
اگر به آسمان رفته است قبرش را
اگر پیشت نیست یادش را
اگر قهریچهره اش را
اگر آشتی هستی پایش راببوس
مادرم روزت مبارک...
با تمام شهر جورم با تو جور دیگرمبا همه پر می گشایم با تو تنها می پرم
آه در فتارهایم خوب اگر دقت کنیتاه می فهمی که از هر عاشقی عاشقترم
بس که نازل می شود آیات چشمانت به منبا چنین دینی برای پیغمبرم
پادشاهی می کنم در آغوش تودر چنین جولانگهی فرمانده ای نام آورم
داده ام موسی که با ترفند بسپارد به نیلت...
چقدر سخته بعداز اینکه عشقت قلبتو پس داد اونو به بهترین رفیقت بدی و اونم دو دستی پرتش کنه توی صورتتانگارهیشکی توی دنیا ما رو دوست ندارهتازه میفهمم چرا إنقدر آدما بی رحم شدن وقتی قلبت برای خودت موند تو هم قلب هیشکی رو قبول نمیکنی...
چقدر سخته بعداز اینکه عشقت قلبتو پس داد اونو به بهترین رفیقت بدی و اونم دو دستی پرتش کنه توی صورتتانگارهیشکی توی دنیا ما رو دوست ندارهتازه میفهمم چرا إنقدر آدما بی رحم شدن وقتی قلبت برای خودت موند تو هم قلب هیشکی رو قبول نمیکنی...