فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 11097


درباره من
به رنگ شب
  با پایان یافتن مهمانی و خروج مدعوین، مستخدمین برای تکمیل  کار خود مشغول جمع آوری و شست و شوی ظروف شدند. شیرین وسواسی بود و سعی  داشت هر چیزی در جای خود قرار بگیرد. پس علی رغم سفارشات سروش مدام دور و  بر آنها می پلکید و کمک می کرد. عقربه های ساعت دیواری از یک بامداد گذشته ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۱۰ - ۲۳:۰۴ ( 0 نظر , 269 بازدید )
دخترک
  دخترک شانزده ای ساله بود که برای اولین بار عاشق یک پسر شد.   پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود.   دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. &nb...
تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۱۰ - ۲۰:۵۴ ( 1 نظر , 216 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)