منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرمدر چشمانت خیره شومدوستت دارم را بر لبانم جاری کنممنتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینمسر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..از داشتن تو…اشک شوق ریزممنتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرمبوسه ای از سر عشق به تو تقدیمکنموبا تمام وجود قلبم و عشق... تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۰۶ - ۱۵:۵۷( 4 نظر , 172
بازدید )
خسته ام
نبودنت را گریستهام ... تلخ ، تلخ
خسته ام از ماتم نگاه خودم
خسته ام
خسته از چرا چراهای نبودن تو
خسته از خلأ سنگین جوابهای تو
شرمگین خانه خالی از حجم تو
دلتنگ داغی بوسههای خودم
دلتنگ سرخی گونههای تو
خسته از عطر گلهای کاغذی روی دیوار
خسته ... تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۰۶ - ۱۴:۵۲( 5 نظر , 183
بازدید )
کارگر خسته ای، سکه ای از جلیقه کهنه اش درآورد تا صدقه دهد؛ ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد؛ صدقه، عمر را زیاد می کند ...!... تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۰۱ - ۱۵:۵۱( 5 نظر , 191
بازدید )
عشق یعنی تازگی باتندگی عشق یعنی شوروشوق زندگی عشق یعنی خانه ای گاشانه ای عشق یعنی سایه بانی ازپرپروانه ای عشق یعنی با توبودن کیمیاست عشق یعنی هرچه خوبی وصفاست عشق یعنی خویشتن راپیراستن ذره ذره ازخطاهاکاستن عشق یعنی قصه ی خوب خدا عشق یعنی دشتی ازپروانه ها... تاریخ درج: ۹۲/۰۳/۰۱ - ۱۵:۲۹( 3 نظر , 165
بازدید )
باید فراموشت کنم چندیست تمرین میکنم.
من میتوانم میشود آرام تلقین میکنم
.با عکسهای دیگری تا صبح صحبت میکنم.
با آن اتاق خویش را بیهوده تزئین میکنم.
سخت است اما میشود در نقش یک عاقل روم.
نه شب دعایت میکنم، نه صبح نفرین میکنم.
حالم نه؛ اصلا خوب نیست تا بعد بهتر میشود.
فکری برای این دل تنهای غمگین... تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۳۱ - ۱۷:۳۲( 4 نظر , 182
بازدید )
ای دهقــــان ِ فــــــداکار ؛
تو در روزگاری بزرگ شدی
که مردی برهنه شد ! تا زنان و کودکان زنده بمانند
امّا من در روزگاری نفس میکشم
که زنی برهنه میشود ! تا کودکش از گرسنگی نمیرد... تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۳۰ - ۲۲:۱۳( 5 نظر , 184
بازدید )