بابا آب داد.
بابا نان داد.
بابا آمد...
بابا خسته و کوفته از سر کار آمد...
بابا از خیابانِ کنارِ بازار آمد...
عید هم آمد...
بابای یکی با دست پر آمد
و بابای دیگری با دست خالی...
و دیگری اصلا بابایی نداشت که بیاید...
کودکی خوشحال بود...
کودکی غمگین و گریان...
و کودکی منتظر و چشم به راه...
...
رضا امامی
تاریخ درج:
۹۵/۱۲/۱۷ - ۱۴:۱۷ 36 نظر , 665
بازدید
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی دلت بگیره ولی دلگیری نکنی
شاکی بشی ولی شکایت نکنیگریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شنخیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیریخیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیریخیلی هادلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی. . .
می شود باران ببارد؟همین امشب!قول می د...
بنــام خـــدا
کمی پای حرفهای آدمی که در موردش قضاوت میکنی بنشین
از ظاهرش قضاوتش نکن
شاید آن موقع، آن لحظه اشتباه کرده باشد و تو دیده باشی ولی حق قضاوت کردنش را نداری
چرا به راحتی چیزی را که شاید سالها پیش از کسی دیده ای، و یا بدتر، شنیده ای را
به راحتی و با قاطعیت بیان میکنی؟
شده...
مسافر یلدا
تاریخ درج:
۹۳/۰۹/۲۳ - ۱۷:۲۰ 137 نظر , 821
بازدید