هیزم شکنی مشغول قط کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود..... وقتی درحال گریه کردن بود....یه فرشته اومدوازش پرسید:چراگریه میکنی؟ هیزم شکن گفت:تبرم تورودخونه افتاده..... فرشته رفت وبایک تبرطلایی برگشت واز هیزم شکن پرسید:آیااین تبرتوس؟ هیزم شکن جواب داد:نه فرشته دوباره ب زیرآب رفت وبایک تبرنقره ای ...

میگن برادرچون دخترامعمولادو3دارن داداشه بزرگترداشته باشن تاباهاش حرف بزنن ورازاشونوبگن وبابرادرشون برن بیرون چون برادره ک هوای خواهرودرهرصورت داره ودو3ش داره وبدشونمیخوادوالکی ب خواهرش نمیگه دو3ت دارم امادو3پسرحرفاش دروغه نمیشه بش اعتمادکردوباهاش حرف زد....پس دخترزمانی ب پسری میگه برادرک دو3ش داره ج...

دوباره پشت پنجره.... هجوم بغض حنجره... دوباره نامه های تو...... تروخدا.....بروبرو برای تونوشته ام...... وباغی سرشته ام...... جواب نامه های تو...... تروخدا....بروبرو واشک بی صدای من..... وعشق توب پای من..... نگاه من نگاه تو..... تروخدا....بروبرو........

باخودگفتم ک این باردیدمش بازخواهم گفت درفراغش چشام خون باراست باخودگفتم ک این باردیدمش دامنش سخت بگیرم ک مرو بازخواهم گفت رازغم خودرا باخودم گفتم ک این باردیدمش بازخواهم گف دوستت دارم ک دگرمراتاب وتوان نیست لحظه دیداردوباره نزدیک است بازدلم دیوانه وزبانم بند آمدورفت ک رفت هیچ نگفتم بمان ب...

آسمان رادرنگاه تودیدم/اشک راهرسودرنگاهت دیدم/این تقدیربی رحم است اما/من تورااین گونه دیدم/راه ماکج شد ولی/من راه رااین گونه دیدم/بی توگردرنگاهم راه شکوء شد/درنگاهت آن سورابی راهه دیدم...