فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 10738


درباره من
سوختم تو چی
سوختم تو چی
میخواستم....
تقدیم با عشق سلام برزیبای همیشه جاودان عشق زیبای افسونگری که دل را می رباید و جان را در آتش بی تابی می سوزاند... ای عشق ، با من چه کرده ای؟ وقتی برای لحظه ای رهایم می کنی دلتنگیت امانم نمی دهد و دوریت روح آشفته ام را آشفته تر می سازد . و وقتی می آیی وصالت چنان آتشی به جانم میزند که دی...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۱۱ - ۲۰:۳۶ 2 نظر , 122 بازدید
با تو بودن
میخواستم تصویر با تو بودن را نقاشی کنم، دیدم فاصله بینمان در ورق جا نمیشود، کمی نزدیکتر بیا میخواهم با تو بودن را حس کنم...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۱۱ - ۲۰:۲۰ 1 نظر , 171 بازدید
دست نکش
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش ! شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن چون شاید هیچوقت هیچ کس تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۱۱ - ۲۰:۱۶ 1 نظر , 140 بازدید
حالش
حالش
حدس می زنم
و حدس میزنم شبی مرا جواب میکنی وقصر کوچک دل مرا خراب میکنی سر قرار عاشقی همیشه دیر کرده ای ولی برای رفتنت عجب شتاب میکنی به خاطر تو من همیشه با همه غریبه ام تو کمتر از غریبه ای مرا حساب میکنی وکاش گفته بودی از همان نگاه اولت که بعد من دوباره دوست انتخاب میکنی ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۲ - ۰۰:۱۹ 1 نظر , 145 بازدید
آسمان
آسمان امشب به حالم مویه کن روح تب دار مرا پاشویه کن آتش افکند عاشقی بر حاصلم گریه کن در مجلس ختم دلم گریه کن ای عشق روحم تیر خورد شانه احساس من شمشیر خورد آن که میگفتند پشت قابهاست دختر فرمانروای آبهاست آن که میگفتند از جنس گل است شرح احساسات سبز بلبل است او شبی آمد آمد مرا دیوانه کرد او مرا یک باغ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۲ - ۰۰:۱۷ 0 نظر , 148 بازدید
حالش را داری
حــــــــالَش را داری کمی به حــــــــالِ خودمان ، گـِـریه کُنیم؟؟؟ برای دلتنگی هایمان تنهایی مان خستگی مان بی کسی مان در اوج شلوغی گریه های پنهان در پشت خنده هامان و تمام حرفهای نگفته مان برای هرکدام می توان تا آخر دنیا اشک ریخت و گریه کرد ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۲ - ۰۰:۱۶ 1 نظر , 138 بازدید
حس او
اگه یه روزی احساس کردی که واقعا دوسش داری حتما بهش بگو چون یه روزی میرسه که این جمله ی قشنگ مثل بغض تو گلوت میمونه و حتی اگه با فریاد هم بگی بازم مث یه بغض میمونه چون اونی که باید اینو بشنوه دیگه نیست و حال و روزت میشه من طاقت نمیاورم°°°کارمن نیست فراموش کردن چشمهایت°°°بخت...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۲ - ۰۰:۱۱ 1 نظر , 137 بازدید
او رفت
نمیدونم چرا لبهام خنده از یادشون رفته وقتی اون بود حتی با فکرش لبخند روی لبهام خونه میکرد فکر کنم با رفتنش حافظه لبهامو پاک کرده حالا دیگه یادشون رفته که قبلا چطور میخندیدند  ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۰۲ - ۰۰:۰۶ 1 نظر , 145 بازدید
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (2)