فراموش کردم
رتبه کلی: 2262


درباره من
کامیار هستم
.........
22 سالمه
.......
ساکن تهران
.........
دانشجوی گرافیک
فقط مشروب خورا بخونن..........!
با کسب اجازه و سلامتی اونایی که حلال و حروم سرشون میشه . فکر نکنید ما مشروب خوریم هاااا! نه ما هرچی میخوریم     به سلامتی میخوریم اصلا کی گفته که این جمله مال مشروب خورهاست؟ اصلا این مطلب هیچ ربطی به حلال و حروم نداره     سرگرمی هست و ربطی به رعایت نکردن شئونات اسلامی ن...
تاریخ درج: ۹۳/۱۱/۰۸ - ۱۴:۱۳ ( 20 نظر , 336 بازدید )
سلامتی.....یه......!
...
تاریخ درج: ۹۳/۱۱/۰۳ - ۱۹:۱۹ ( 1 نظر , 82 بازدید )
سکوت؟
      سکوت و سکوت و سکوت    سکوت میکنم در مقابل مردمانی   که این روزها بی انصاف شدند   سکوت میکنم در مقابل آنانی    که عقل و خرد را بوسیده اند و گذاشتند کنار   سکوت میکنم در برابر انسان هایی    که از حرف ها و طرز&...
تاریخ درج: ۹۳/۱۱/۰۲ - ۰۲:۲۴ ( 9 نظر , 157 بازدید )
دوست دارم یواشکی....!
        رویاهای خوب را نمی خواهم   خوابهای شیرین را نمی خواهم   لذت دنیا   وخوشبختی بدون تو   نه اینها را هم نمی خواهم   دوست دارم تلخ زندگی کنم   اما کنار تو......
تاریخ درج: ۹۳/۱۱/۰۲ - ۰۲:۱۸ ( 24 نظر , 170 بازدید )
میگن اگه خورشید یک ذره نزدیکمون بود ...........................!
...
تاریخ درج: ۹۳/۱۱/۰۲ - ۰۲:۱۴ ( 0 نظر , 97 بازدید )
عشق دلیل میخواهد؟
روزی دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، پرسید: «چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟» پسر جواب داد: «دلیلشو نمی‌دونم؛ اما واقعاً دوسِت دارم!» - تو هیچ دلیلی نمی‌تونی بیاری؛ پس چطور دوسم داری؟ چطور می‌تونی بگی عاشقمی؟ - من جداً دلیلشو نمیدونم؛ اما می‌ت...
تاریخ درج: ۹۳/۰۲/۰۴ - ۲۰:۵۱ ( 8 نظر , 107 بازدید )
آخرین جمله
سال گذشته شوهر کارل در یک حادثه‌ی رانندگی کشته شد. جیم که ۵۷ سال داشت داشت در فاصله‌ی میان منزل تا محل کارش در حال رانندگی و راننده‌ی دیگر یک جوان مست بود. در این حادثه، جیم در دم جان باخت و جوان مست ظرف کمتر از دو ساعت از بیمارستان مرخص شد. نکته‌ی ظریف اینجا بود که آن روز، رو...
تاریخ درج: ۹۳/۰۲/۰۴ - ۲۰:۴۵ ( 4 نظر , 115 بازدید )
اشک مادر
پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه می‌کنی؟مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمی‌دانم عزیزم، نمی‌دانم!پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه می‌کند؟ او چه می‌خواهد؟پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همه‌ی زن‌ها گریه می‌کنند بی هیچ دلیلی! ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۲/۰۴ - ۲۰:۴۲ ( 5 نظر , 115 بازدید )
صاحب عشق
روزی شیوانا پیر معرفت یکی از شاگردانش را دید که زانوی غم بغل گرفته و گوشه‌ای غمگین نشسته است. شیوانا نزد او رفت و جویای حالش شد، شاگرد لب به سخن گشود و از بی‌وفایی یار صحبت کرد و اینکه دختر مورد علاقه‌اش به او جواب منفی داده و پیشنهاد ازدواج با دیگری را پذیرفته است. شاگرد...
تاریخ درج: ۹۳/۰۲/۰۴ - ۲۰:۳۸ ( 2 نظر , 115 بازدید )
مهر و منت
پیرمرد ثروتمندی به سختی بیمار بود و با وجودی که چندین پسر و دختر بزرگ و بالغ داشت؛ اما هیچ‌کدام سراغی از پدر و مادر پیر خود نمی‌گرفتند و هر کدام مشغول زندگی خود بودند. این مرد ثروتمند باغبان جوانی داشت که خود را دلسوز و غم‌خوار زن و شوهر پیر معرفی و از آن‌ها مراقبت می‌کرد؛ ا...
تاریخ درج: ۹۳/۰۲/۰۴ - ۲۰:۳۲ ( 0 نظر , 117 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)