سهم من از زندگی دستان پر مهر تو شد می ستایم من تو را تا آخر عمر همسرم در میان اوج تنهایی تو با من مانده ای تا تو باشی من چه غم دارم ز دنیا همسرم کاش می شد تا تمام عمر همراهم شوی تا نگردم گم به راه زندگانی همسرم در شب تار و غمین قلب من تو آمدی تا شدی تنها ستاره در شب من همسرم آسمان آبی چشمان ...

کاش مادر باورش بود بیشتر گم می شوم وقتی بزرگتر می شوم آدرس خانه را که پر از بویش بود سنجاق تنهای هایم می کرد. کوچه باغی ست که از خواب خدا سبزتر است ودر آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی ست. می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد، پس بسمت گل تنهایی می پیچی،...

" روزی با دو چوب کبریت آدمکی ساختم تا تنهاییم را با آن قسمت کنم....

تو گنـــــــــد زدى به زنـــــدگــــِی طــــــرف، حداقـل وقـــــتِ رفــــــتن ، دهــــنِتو بــــــــبند ، نگــــــو قسمــــــت نشــُــــــــــــــد!!! ...

واژه‌هایم امروز به ته کوچهٔ بن‌بست رسیده‌اند! پنجره ای بگشا به سوی چشم های منتظرم، هوای دلم،سخت بارانی‌ست! و از نگاه خیس من،تا کوی تو رنگین کمانی به وسعت بهشت کشیده اند ... میدانی با همه بدی .... چقدر دوستت دارم ؟...

خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شومهمانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کندو چشم هایش را می بندد و می گویدمن این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنیهمانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کندهمانی که ...

دلم تنگ می شـود گاهـی ... برای يک دوستت دارمِ سـاده ! دو فنجـان قهــوه ی داغ ! ...سه روز تعـطيلی در زمسـتان ! چـهار خنـده ی بلنــد ! و پنــج انگشـتِ دوست داشتـنی !...

من که تصویری ندارم در نگاه هیچکس خوب شد هرگز نبودم تکیه گاه هیچکس کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من تا نیافتد در دلم فال سیاه هیچکس بهترین تقدیر گلها چیدن و پژمردن است سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس...

خیلی دلم گرفته از خیلی ها...

تنهایی را فقط با بغض پنجره ای میشه اندازه گرفت که از پشت اون &nbs...

اون که می گفت جونش به جونت بنده &nb...

...

زندگی یك اثر هنریست... نه یك مسئله ریاضی... بهش فكرنكن... ازش لذت ببر... ...

بزن زیر گریه چشات تر بشه بذار چشماتو خیلی آروم رو هم بزن زیر گریه سبک شی یه کم یه امشب غرورو بذارش کنار اگه ابری هستی با لذت ببار ...

نمی دانم ... تو را نمیدانم. ولی من حرف آخرم را با بغض خوردم... ...

باران باشد تو باشی یک خیابان بی انتها باشد به دنیا می گویم ، خداحافظ ........ ...

عشق یعنی تا ابد با من بمان عشق یعنی هم نفس با من بخوان عشق یعنی با منی ، دستم بگیر بی توقع ، در ره جانم بمیر. سلام ، من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ، من فقط یه آدمم، یه آدم که گاهی زیادی مهربونه گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی مغرور ، آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه ...

حالا کــه کار تـو شــده پر از نیرنـگ و ریا حالا که دل تو شده فرسنگها دور از خدا به من نگو دوستت دارم که باورم نمیشه نگــو فقــط تــو رو دارم کــه بـاورم نمیشه تو با ایـن چــرب زبونـی هی به من دروغ میگی می خواهی گولم بزنی هی به من دروغ میگی ...

دیگربه دنبال کسی که درکم بکند نیستم !من از ابتدای کودکی روروئکم را شکستم تا روی پاهای خودم بایستم ...

تماشایی ترین تصویر دنیا می شوی گاهی دلم می پاشد از هم بس که زیبا میشوی گاهی حضور گاه گاهت بازی خورشید با ابر است که پنهان میشوی گاهی و پیدا می شوی گاهی به ما تا میرسی کج میکنی یکباره راهت را ز ناچاریست گر همصحبت ما می شوی گاهی دلت پاک است اما با تمام سادگی ها یت ...

دلی کنار پنجره نشسته زار می زند و خواب دیده ام شبی مرا کنار می زند غروب ها که می شود خیال چشمها ی تو تو را دوباره در دل شکسته جای می زند یکی نگاه می کند یکی گناه می کند یکی سکوت می کند یکی هوار می زند عشق درد مشترکیست میان ما و همه چه آنکه شعر گفته و چه آنکه تار می زند...

تنهای تنها موندم / نمونده دیگه حرفی رفیق غصه هام هم / آدمک های برفی ...

در این بازار نا مردی به دنبال چه می گردی نمی یابی نشان هرگز تو از عشق و جوانمردی برو بگذر از این بازار از این مستی وطنازی اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی ...

دل آدما، شیشه نیست که روی آن ” هــــــا ” کنیم بعد با انگـــشت قــــلب بکشیم و وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم و کیـــــف کنیم!!! رو شیشه نـــازک دل آدمـــا اگـــه قلبـــــــــی کشیدی  ...

وای از دست این تنهایی، وای از دست این دل بهانه گیر وای از دست این لحظه های نفسگیر ،ای خدا بیا و دستهای سردم را بگیر خسته ام ، باز هم دلم گرفته و دل شکسته ام در حسرت لحظه ای آرامشم ، همچنان اشک از چشمانم میریزد و در انتظار طلوعی دوباره ام همه چیز برایم مثل هم است ، طلوع برایم هم...

با همه لحن خوش آوایی ام در به در کوچه تنهایی ام ای دو سه تا کوچه زما دورتر نغمه تو از همه پرشورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایه ما می شدی مایه آسایه ما می شدی هر که به دیدار تو نائل شود یک شبه حلال مسائل شود دوش مرا حال خوشی دست دا...

تو را مانند گلهاي بهاري دوست دارم عشق جانسوز تو را با بي قراري دوست دارم نغمه شاد تو را خوشتر ز آواز قناري اي پرستوي ز بام من فراري دوست دارم تا تو مي خندي به رويم با دو چشم مست وحشي زندگي را با همه بي اعتباري دوست دارم گريه با من الفت ديرينه دارد در غريبي مرغ بارانم که دائم اشکباري...

دلم می خواست همچون کبوتری بودم و بر قلب کوچکت آشيانه می کردم و هميشه مهمان تو بودم. دلم می خواست تا رگی از بدنت بودم تا اين زمانه نتواند ما را از هم جدا کند. من غم را در سکوت و سکوت را در شب و شب را در بستر و بستر را برای فکر کردن به تو دوست دارم. من تو را به خاطر عشقت و عشق پاکت را...

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی متروک ویران را کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم و من چون شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم درون کلبه ی خاموش خویش اما کسی حال من غمگین نمی پرسد ومن دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم درون سینه ی پر جوش خو...

مادر بی تو تنها و غریبم اتاق خالیم بی تو چه سرد مادر، مادر خوب و قشنگم بدون تو دل من پر درد فضای خونه بی بویه تو هیچه صدای تو هنوز اینجا می پیچه مادر، مادر هنوزم تو دلم تموم قصه هات جوونه خاله سوسکه دیگه، شعر آشتی مثه قدیما نمیخونه ...