دلم تنگ شده برایت... میفهمی؟ صدایت رامیخواهم... آن مهربانیت... خنده هایت... آرزوبه دل ماندم... برای شنیدن زمزمه هایت درگوشم... دلم تورا میخواهد تویی که فکرمیکردم مال منی... نمیدانم چرا دل نمیکنم ازتو......

شبها که میگیرد دلم ،یاد تو را تن میکنم تنها به یاد بودنت ،احساس بودن میکنم خود را بغل میگیرمو ، از بین این دیوار ها تنها به شوق یاد تو ،سودای رفتن میکنم وقتی که جای خالیت ،خود را نمایان میکند من در هجوم اشکها ،احساس مردن میکنم کم دارد آغوش تورا ،این دستهای خسته ام دور از هم آغوشی تو ،حس بریدن...

ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می‌کرد. این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود در همین روزها بود ...

وبعداز رفتنت .... شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تورا با لهجه ی گلهای نیلوفر صدا کردم تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزو هایت دعاکردم پـس از یـک جستـجوی نقره ای در کــوچه های آبـی احساس از بین گلهایی که در تنهایی ام روئید تورا با حســــــــرت جدا کردم ... ! نمی دانم چرا "...

بخون حال کن از معلم هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت : نقطه‌ ای که حول محور قلب می‌گردد از معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟ گفت : سقوط سلسله‌ی قلب از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : پاک‌ترین احساس از معلم علو...

لب من از ترانه میسوزد سینه ام عاشقانه میسوزد پوستم میشکافد از هیجان پیکرم از جوانه میسوزد هر زمان موج میزنم در خویش دل گمراه من چه خواهد کرد با نسیمی که از آن می ترواد بوی عشق کبوتر وحشی نفس عطر های سرگ...

خیلی قشنگ بود حیفم اومد نذارم: اینجا سرزمین جمله های وارونه است جایی که (( گنج )) (( جنگ)) می شود (( درمان)) (( نامرد)) (( قهقهه)) (( هق هق )) ولی (( دزد)) همان (( دزد)) است (( درد )) ...

داوینچی موقع کشیدن تابلوی "شام اخر" دچار مشکل شد می بایست "نیکی"را به شکل عیسی و"بدی" را به شکل یهودا به تصویر میکشید. روزی در یک مراسم همسرایی تصویر کامل مسیح را در چهره ی یکی از جوانان همسرا یافت. از چهره ی او الگو برداشت. سه سال گذشت... تابلوی شام اخر تقریبا تمام شده بود اما داوینچی هنو...

دیدار دانشجوی مشروب خور با ایت الله بهجت(ره) و لبخند امام زمان(عج)... دانشجوبود... دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی... از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم... قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشن... از ...

اینکسانی که در جمع میگوزند ، به مراتب قابل تحمل ترند از کسانی که در جمع گوزگوز میکنند.. ,, ,, ,, ,, انصافأ جمله از ظرافت ها و زوایای پنهان زیادی برخوردار بود... عمو حکیم مشهدیه زنگ میزنه به پذیرش هتل، میگه: تو رو خدا سریع بی یِن ! با زنم دعوام رِفته! حالا مِخِه خودشِه از پنجره بندزه...

چه چیز انسان را زیبا می‌کند؟ ا : «به نظر ؟» ؛ : « .» : « .» : « !» ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: «به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسه‌ای گلی است و درونش آب گوارا اس...