فراموش کردم
رتبه کلی: 654


درباره من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


خــاکـــــــ بـر سـرِ

تـمـامِ ایـن کـلـمـاتــــــــ

اگـر تـو از میانِ تمامشان

نفهمی مـن دلـتـنـگـم ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بی گناهی ...

کم گناهی نیست

در دیوان عشق

یوسف از دامان پاک خود

به زندان رفته است ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دسـتـهـایـم را

مـحـکـم فـشـار بـده

ایـنـجـا خـیـلی هـا

سـر جـدایی مـن و تـو

شرط بـسـتـه انـد ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من از قبل باخته بودم !

مچ انداختن

بهانه ای بـود ؛

برای گرفتن دوباره ی

دسـت تـــــو ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دیـر کـرده ای !!!

عقربه ها گیر کرده اند

در گلوی مـن ...

انـگار کـه رد نمیشود

نـه زمــان !!!

نـه آب خــوش !!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود ...!

اینجا زمین است ...

رسم آدمهایش

عجیب است !!!

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردن

فراموشت میکنند !

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امپراطور سکوت (memorizezarifi )    
   
عنوان: دوسـتت دارم ...
دوسـتت دارم ...
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 281 بازدید امروز: 279

این تصویر توسط جلال علی اصغری بررسی شده است.
توضیحات:








به پرستو
لحظه ای که
آزادی را در سرزمین عشق می سراید
چه پروازی به عشق شیرین


به پروانه ، لحظه ای که مست
شعله را بوسه می زند
چه عاشقانه ای


به خورشید
لحظه ای که آسمان زندگی را روشن میکند
چه محبتی و گرمایی



به شرف بابک
به پاکی ارس

به نیلوفر و اطلسی
که در تابش آفرینش بازتابشی دارد
چه بهاری



به فریاد صبر و سکوت
به نسیم و دوستی
هنگامی که سرخ و رقصان بارور زندگیست
چه نوازشی و محبتی



به چشمه
که پاکترین آوازها را برای دریا
در سینه به ارمغان دارد



به سرود چشم های تو
آنگاه که از جنگل و ستاره و ماه
خاطره می سازند
چه رویایی و آوازی



به آینه
آنگاه که در آب درخشان می شود
چه صداقتی و نجابتی



به کبوتر صلح که از چاه کینه برست
به امیدها و آرزوهایت
لحظه ای که خورشید
با خون خویش آتش عمرم کنم
چه آرمانی



به عشق ، که انسانیت و شادی و آرامش را می سراید
چه آغوش بیکرانی



به بالهای تو لحظه ای که برای وداع توان
هجران ندارند
چه اشتیاقی و هیجانی



به هرمز به آغوش فارس
به آفرینش لبخند در فراز چشم انداز امید
چون شهابی که بر لبان تو قایق رستگاریست



به زیبایی به محبت و مهربانی به قناری ها
به بلبل و صبرش در قفس
به روی گل سرخ زیبای مست
به یاقوت سرخ قسم

« دوسـتت دارم »







 
 
 
 
درج شده در تاریخ ۹۵/۱۲/۱۳ ساعت 17:00
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)