فراموش کردم
رتبه کلی: 654


درباره من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


خــاکـــــــ بـر سـرِ

تـمـامِ ایـن کـلـمـاتــــــــ

اگـر تـو از میانِ تمامشان

نفهمی مـن دلـتـنـگـم ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بی گناهی ...

کم گناهی نیست

در دیوان عشق

یوسف از دامان پاک خود

به زندان رفته است ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دسـتـهـایـم را

مـحـکـم فـشـار بـده

ایـنـجـا خـیـلی هـا

سـر جـدایی مـن و تـو

شرط بـسـتـه انـد ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من از قبل باخته بودم !

مچ انداختن

بهانه ای بـود ؛

برای گرفتن دوباره ی

دسـت تـــــو ...!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دیـر کـرده ای !!!

عقربه ها گیر کرده اند

در گلوی مـن ...

انـگار کـه رد نمیشود

نـه زمــان !!!

نـه آب خــوش !!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود ...!

اینجا زمین است ...

رسم آدمهایش

عجیب است !!!

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردن

فراموشت میکنند !

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امپراطور سکوت (memorizezarifi )    
   
عنوان: شکوه رستن
شکوه رستن
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 325 بازدید امروز: 324

این تصویر توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
توضیحات:









جوانه های سبز را
نوازش آفتاب انگیزه می دهد
خاک دانه های کوچک را
لهجه ی آبی باران !

و نگاه ساکت و سوت و کور مرا
لحن آرام تو
مسافر مهتاب کمی بازیگوش شعر می کند
بیش تر و بهتر از یک رهبر ارکستر ...!

سمفونی مرا
تپش های دوست می نوازد
و لبخند نگران او

من شاید کمی مطرود
مثل یک ماهی حاشیه نشین
در فصل خشکسالی رود
به تقلا نشسته ام

سکّان داری ام که آموزی
آهنگ دریا می کنم
با همین زمزمه های ساده
که بلند پروازند
تا پژواک ...!!!

قله هدف است آن دم و
نا امیدی بازدم !
می شکفد قلبم
به وسعت یک شهر
نه ! یک آرمــــــان شهر ...!!!

هفت نت هفت سین هفته ام
هفت سالگی نهالی می شوند
که به شوق الفبا
راه خانه خاک
تا مکتب عشق آسمان را
بی پا و سر
دویده ...
تا سراسیمه
سرود سبز سلام
سیب سرخ سوغات سیاره اش را
پیش از همه بخواند
ز مهر
تا تمام سال ...

و چه ساده است
ساده ساختن سکوی سلوک
سمت ساحل سفر
کافی است
سوره ی سادگی بخوانیم ...
ساعت ها را هر آونگ سجود و قیام دریا
موجی تر ...!

بی وحی نازل شده
به قلب تمام رسولان بی کتاب و قلم
تمام ساکنان سلول زمین ...

ما پرندگان قفس
ناگزیر آوازیم ...!!!











 
 
 
درج شده در تاریخ ۹۶/۰۵/۱۶ ساعت 02:30
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (1)