|
امپراطور سکوت
(
![]()
آلبوم:
تصاویر پروفایل
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
408 بازدید امروز: 408
توضیحات:
آیا می دانی؟! هر روز دوستت دارم های زیادی آماده می کنم ، اما بر زبان شان نمی آورم؟! آیا می دانی؟! هر روز ، پشت سرم گل های زیادی مخفی می کنم ولی بر سرت نمی ریزم! آیا می دانی؟! هر بعد از ظهر مشتاقانه به سمتت می آیم ، ولی ... راهم را کج می کنم و به سوی پنجره می روم! به آلودگی هوا خیره می شوم! و هوای آغوشت را در خویش می بلعم وانمود می کنم حالم خوب است! و آنگاه که در پس عقربه ی ساعت لحظه ها را میشمارم ، قلبم با هر تپش تو را صدا میزند و چشمانم بدنبال رد خاطراتت میگردد بغضِ در گلو گیر کرده ام به من می فهماند که باید فراموش کنم تو را ...! خودم را ... و عشقی که در دلم بوجود آمده ! ولی چگونه ؟! چگونه می توان گذشت از این همه خاطره ...!!! چگونه می شود مهر بر جا مانده در دل را به فراموشی سپرد؟! چگونه می شود عشق را نادیده گرفت؟! مگر می شود باده نوشید و مست نشد...؟! هر گاه که خواستم فراموشت کنم ، بیشتر به یادم آمدی هر بار که خواستم نادیده بگیرمت پر رنگ تر شدی بدنبال بدی هایت گشتم خوبی هایت هویدا شد...! خودت بگو چگونه فراموشت کنم؟!
درج شده در تاریخ ۹۹/۰۳/۰۶ ساعت 16:30
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
سلام!
حال همهی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بیسبب میگویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی میگذرم
که نه زانویِ آهویِ بیجفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگارِ بیدرمان!
تا یادم نرفته است بنویسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
میدانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازهی باز نیامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا
شبیه شمایل شقایق نیست!
راستی خبرت بدهم
خواب دیدهام خانهئی خریدهام
بیپرده، بیپنجره، بیدر، بیدیوار ... هی بخند!
بیپرده بگویمت
چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه
یک فوج کبوتر سپید
از فرازِ کوچهی ما میگذرد
باد بوی نامهای کسان من میدهد
یادت میآید رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟
نه ریرا جان
نامهام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت مینویسم
حال همهی ما خوب است
اما تو باور نکن
بی تاب توام، محو توام، خانه خرابم
بیدل دهلوی