|
امپراطور سکوت
(memorizezarifi )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
276 بازدید امروز: 276
توضیحات:
عاشق روی کسی من شده ام که حتی از نزدیک ندیده ام...! نمیدانم روزگارمان چرا غریبانه می گذرد صیاد اجل می تازد و گرگ غم ، تنم را می درد آهسته صدایش میزنم تا نداند می خواهمش! باران محنت درخت غمم را آب یاری میکند و من در طلب تفسیر آیات چشمانش اندر خم یک کوچه ام. چشم هایش گذرگاه روزگاری است بس تلخ و طولانی...! چون نشستن بر سر بالین مرده ای که حرف را نمی داند از بازگشتت میگویم ...! و تو در دنیای دیگر با کسان دیگر در خیزشی! این چه سرنوشت است؛ که موج را به جرم برخورد با صخره ها از روانه شدن تحریم کنند این چه عدالت است؛ که ماهی را در تنگ در دریا زندانی کنند و این چه قانونی است؛ منی که تو را به زور به چنگ آورده ام به اشارتی رها کنی...؟! حال من اینجا هستم و تو در جایی دیگر نمیدانم شاید من دورم...!!!
درج شده در تاریخ ۹۹/۱۰/۰۹ ساعت 13:55
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|