|
برای جداسازی برچسب ها از کلید Enter استفاده کنید.
منِ او
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم
مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم
طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
...
تنهایی
گفت : از عشق دوباره بنویس و من آه کشیدم با سیگار ...
به عقب که برگشتم بوی سوختگی روزهای شیرین گذشته ، دلم را لرزاند ...
گاهی آدمها تمام احساسشان را از دست میدهند و به تنهایی میرسند ...
قاب عکسی روی دیوار اتاقم و کلی خاطرات سیاه و سفید روزگار
...
تلخترین و شیرین ترین حرف
تلخترین حرف : دوستت دارم اما …
شیرین ترین حرف : … اما دوستت دارم
به همین راحتی جابه جایی کلمات زندگی را دگرگون میکند !
دلم برایت تنگ نشده … اصلا
دوست ندارم ببینمت … هیچ وقت
خاطراتمان تکرار نمی شود دیگر … هرگز
اما با تمام وجود دوستت دارم … همیشه!...
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg. کاربران آنلاین (1)
|