تو ساقی رند و طنازی که میخانه صفا دارد
نمی دانم تو می دانی همان حال و هوا دارد
به خلوت اندران میکده طعنه زند سـاقی
کنم فریاد این مست و همین مستی خدا د... تاریخ درج: ۹۱/۰۸/۲۳ - ۱۹:۵۰( 7 نظر , 355
بازدید )
عشق از باریکه صحرای خم آغاز شد
عاشقان بی بدل را درب رحمت باز شد
عاشق و معشوق از دلها دلستان برنمود
تا مسخر کرد دلها را همین یک راز شد
&n... تاریخ درج: ۹۱/۰۸/۲۳ - ۱۹:۴۷( 2 نظر , 344
بازدید )
چه شبها نا سحر با ماه کردم
که خود در اندرون گمراه کردم
زدم خودرا به هربی راهه راهی
چه همراهان به خود همراه کردم
چه سوداها بسر من پروراندم
درونم را چه جولانگاه کردم
گهی خود را غلام عشق خواندم
گهی خود را امیر و شاه کردم
چرا همچون نمودم خود ندانم
که بر آنم چنان صد... تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۱۰ - ۱۷:۳۲( 3 نظر , 455
بازدید )
از رمز نگاه تو دوصد آیه گرفتم
از خرمن سودای تو سرمایه گرفتم
در روزنه چشم توصدخانه گشودم
در برزن مهر دلت همسایه گرفتم
(گلشن)
... تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۰۹ - ۰۱:۳۸( 4 نظر , 523
بازدید )
بسوزای شمع که من ازروی تارم پرده بردارم
ز روی تار گیسوی نگارم پرده بر دارم
چو او آهنگ عم داند من آهنگ نوا خوانم
دگر می خواهم از این حال زارم پرده بر دارم
اگردیوانه پندارند باکم نیست گستاخم
چنین باشد که من چاره ندارم پرده بردارم
بهای عشق را ارزان بود جان باختن (گلشن)
به... تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۰۸ - ۲۰:۴۷( 3 نظر , 578
بازدید )