فراموش کردم
رتبه کلی: 1418


درباره من

تابلو فرش
باسلام خدمت خانوما و آقایون و همشهریای عزیز این عکسی که میبینید عکس تابلو فرشیه که بنده خودم در حال بافتنش هستم منتظر عکسای بعدبی باشید   فقط خواهشا چشم نزنید ماشالله بگید یهو میوفتم خدایی نکرده طوریم میشه ها ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۴/۰۳ - ۱۹:۵۴ ( 11 نظر , 143 بازدید )
تقدیم به همسر عزیزم
درست یک سال پیش در همین ساعات روز بله برون من بود من پر از استرس و اضطراب بودم طوری که از چند روز پیش تا چند روز بعدش جز آب چیزی نمی خوردم خواب هم نداشتم اما حالا بعد از یک سال در کنار همسرم زندگی آرام بدون استرس و دور از اضطراب دارم  و هم خواب دارم و هم خوراک دیگه نگران چیزی نیستم خدارو شک...
تاریخ درج: ۹۲/۱۱/۲۷ - ۱۹:۱۱ ( 11 نظر , 116 بازدید )
چرا به یاد نمی آورم؟
ستاره و ارغوان را دوست مي داشتم . شكوفه و سيگار و خيابان را دوست مي داشتم . گردهمائي گمان هاي كودكانه را دوست مي داشتم . نامه ها ، ترانه ها وغروب هاي هر پنجشنبه را دوست مي داشتم . آواز و انار و آهو را دوست مي داشتم . من نمي دانم ،من همه چي را دوست مي داشتم ، ****** چرا به ياد نمي آ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۲۷ - ۱۸:۲۴ ( 162 نظر , 2562 بازدید )
من درختی بودم
من درختی بودم پای تا سر همه سبز همه سر سبز امید همه سرمست بهار که به۹ هر شاخه ی من نغمه ی فروردین بود و به امداد سبکپویه نسیمی ناگاه ـــ برگ برگم همه را مشگر صحرا بودند بزم ما رنگین بود *** در شبان مهتاب در دل حجله ی دشت ـــ بوسه میزد بلبم دختر ماه مست میکرد مرا نغمه ی رود...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۲۷ - ۱۷:۲۶ ( 20 نظر , 496 بازدید )
از خدا خواستم
من از خدا خواستم ...     من از خدا خواستم که پليدي هاي مرا بزدايد خدا گفت : نه         آنها براي اين در تو نيستند که من آنها را بزدايم .بلکه آنها براي اين در تو هستند که تو در برابرشان پايداري کني من از خدا خواستم که ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۲۶ - ۱۷:۰۷ ( 18 نظر , 463 بازدید )
تعارف
روزی روزگاری، پیرزن فقیری توی زباله‌ها دنبال چیزی برای خوردن می‌گشت که چشمش به چراغی قدیمی افتاد آن را برداشت و رویش دست کشید. می‌خواست ببیند اگر ارزش داشته باشد آن را ببرد و بفروشد. در همین موقع، دود سفیدی از چراغ بیرون آمد. پیرزن چراغ را پرت کرد، با ترس و تعجب، عقب عقب رفت و دید ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۱۳ - ۲۰:۱۵ ( 30 نظر , 1268 بازدید )
حرف دل
نمی دونی کنار تو چه حالی داره بیداری بزار باور کنم امشب تو هم حال منو داری نمـیدونـی چـه آشـوبـم ... از این آرامـش خونــــه از ایـن رویــای شیرینی ... که میدونم نمی مـونــه چقد این حس من خوبه ... همین که از تو میمیرم همین که هر نفس امشب ... هوامو از تو میگیرم نیمــه ی گ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۰۷ - ۱۸:۲۵ ( 64 نظر , 2319 بازدید )
تنها یک دقیقه
 اگر تنها یک دقیقه از عمرتان باقی بود چه می کردید؟     اگر تنها یک دقیقه از عمرتان باقی بود چه می کردید؟  من اگر بودم ... قلبم را به سوی ملکوت باز می کردم و آن را با آغوش باز می پذیرفتم.   عشقم را به همه ی دو...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۰۶ - ۱۱:۵۹ ( 32 نظر , 1179 بازدید )
ارزشش را داشت
ارزشش را داشت عاشقتر شوم ساقه ی بی تاب نیلوفر شوم ارزشش را داشت با تنهاییم با صلیب عشق همبستر شوم عشق مفهومی به دور از عقل بود ارزشش را داشت خیره سر شوم بی تو تعریفی ندارد حال من رد نشو ، بگذار تا بهتر شوم حس اندوهی مضاعف میکنم خاطراتت را که یادآور شوم ...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۰۵ - ۱۷:۱۴ ( 9 نظر , 474 بازدید )
می روم
مي روم تا دگر از دوري من شاد شوي دگر از اين قفس عشق من آزاد شوي بغض غمگين تو از ماندن من بود فقط مي روم تا كه پر از خنده و فرياد شوي   ميبرم خانه ي اين قلبم و از سينه ي تو تا كه پايان برسد حسرت ديرينه ي تو اين همه عشق پراز پاكي من بر تو چه سود نقش من لك...
تاریخ درج: ۹۰/۰۷/۰۳ - ۱۲:۳۵ ( 41 نظر , 1040 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)