|
پسر تنها68
(pesarmiyanali68 )
آلبوم:
بدون نام
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
58 بازدید امروز: 58
توضیحات:
نور چشمان فروغش بردی ومرا آزردی دخترم آه کشید پر پروانه ز پرواز تکید سیب بر خاک افتاد،اعتبارم افتاد پاره ی جان مرا دزدیدی تو مرا هم دیدی؟ سیب آگاه نبود،من دیدم دل ز آن جسم ضعیفش چیدی دخترم بغضی کرد،صورت خاکی تو اخمی کرد برگها خش خش کرد ،ومرا ساکت کرد ریخت از چشم تو اشک،دخترم ساکت و آرام که رفت باد از بین درختان تنومند وزید،دل من هم لرزید کاش سیب میدزدیدی ،میوه ی عمر مرا دزدیدی باد همه ی سیب ها را چید،همه باغچه پر گشت ز سیب و تنم میلرزید . . . نفسم کم میکرد . . . سیب دندان زده چشمک میزد و دلم لک میزد . . . کاش هرگزسیب ها قرمز نبود یا که در خانه ما باغ نبود!
درج شده در تاریخ ۹۳/۱۲/۲۲ ساعت 15:56
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|