فراموش کردم
رتبه کلی: 4048


درباره من
روژان هستم 24 ساله نرم افزار خوندم و برنامه نویس یه آدم معمولی عین خودتون
عاشق موسیقی، پیاده روی در سکوت، تنهایی و آرامش شب هستم...
در دوستی ثابت قدم و بدخواه کسی نیستم...
با همه دوستم اما فقط در حد همین سایت و ...!!!
هیس!
مادر بزرگ در حالی که با دهان بی دندان، آب نبات قیچی را می مکید ادامه داد: آره مادر، نه ساله بودم که شوهرم دادند از مکتب که اومدم، دیدم خونه مون شلوغه، مامان خدابیامرزم همون تو هشتی دو تا وشگون ریز، از لپ هام گرفت تا گل بندازه؛ تا اومدم گریه کنم گفت: هیس! خواستگار آمده! خواستگار، حاج احمد آ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۹ - ۲۳:۴۳ 23 نظر , 420 بازدید
نظر درباره اصفهان
از توریستی پرسیدند نظرت رو درباره اصفهان بگو .گفت: مردمی دارد که یک باغ را چهارباغ، 20ستون را 40 ستون، یک پل را 33 پل ، یک شهر را نصف جهان و خیابانی بدون آسفالت را رودخانه زاینده رود معرفی می کنند.!! ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۱۰ - ۲۳:۰۷ 6 نظر , 246 بازدید
اولین روز دبستان بازگرد
اولین روز دبستان بازگرد اولین روز دبستان بازگرد کودکی ها شاد و خندان بازگرد بازگرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسب های چوبکی خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن مانا ترند درس‌های سال اول ساده بود آب را بابا به ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۶/۳۱ - ۱۶:۳۲ 4 نظر , 245 بازدید
کشور خارج کجاست؟
موضوع انشا : کشور خارج کجاست؟ خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند !در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند !!! کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است !تازه در خارج ...
تاریخ درج: ۹۲/۰۵/۱۳ - ۲۲:۴۴ 11 نظر , 217 بازدید
تبریزده
بیر نفر وار سنین عشقینده یانیر تبریزدهبیر نفر سندن اؤتور خالقی دانیر تبریزده سؤزوموز ایندی اسیر هر کوچه ده،هر باجاداگؤر خبرلر نه یامان تئز جالانیر تبریزده سینم"ارک"این دؤشو تک شان شان اولوبدور سنسیزاودو کی دردیمی بیر ارک قانیر تبریزده او قده ر دیلده آدین شهری دولاندیم گئجه لرسنی حات...
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۱۷ - ۲۳:۰۵ 18 نظر , 521 بازدید
شب سردی ست و من افسرده
شب سردی‏ست و من افسردهراه دوری‏ست و پایی خستهتیرگی هست و چراغی مرده می کنم تنها از جاده عبور دور ماندند زمن آدمها سایه ای از سر دیوار گذشتغمی افزود مرا بر غمها فکر تاریکی و این ویرانیبی خبر آمد تا با دل منقصه ها ساز کند پنهانی نیست رنگی که بگوید با من؛اندکی صبر سحر نزدیک است.....
تاریخ درج: ۹۲/۰۲/۰۱ - ۱۵:۴۴ 12 نظر , 440 بازدید
بز ریش سفید
شنیدم که در همین ده خودمان روزی بز حاجی مهدی آقا گر شد و آن را ول کردند توی صحرا، بعد بره ی خل میرزا کدخدای ده دیگر، بعد سگ حاجی قاسم خودمان و بعد هم گوساله ی مشهدی محمد حسن. این چهار تا وسط بیابان همدیگر را پیدا کردند و رفیق شدند. اینجا و آنجا خوردند و خوابیدند و حسابی چاق و چله شدند، گری هم رفت پی...
تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۲۴ - ۱۲:۰۵ 6 نظر , 679 بازدید
مناظره با جناب خر
روزی به رهی مرا گذر بود خوابیده به ره جناب خر بود از خر تو نگو که چون گهر بود چون صاحب دانش و هنر بود گفتم که جناب در چه حالی فرمود که وضع باشد عالی گفتم که بیا خری رها کن آدم شو و بعد از این صفاکن گفتا که برو مرا رها کن زخم تن خویش را دوا کن خر صاحب عقل و هوش باشد دور از عمل وحوش باشد نه ظلم ...
تاریخ درج: ۹۱/۰۹/۲۵ - ۱۱:۴۷ 3 نظر , 726 بازدید
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
کاربران آنلاین (0)