 |
رتبه کلی: 8078
|
|
درباره من خستَم از لبخند اجباری خسته ام از حرفای تکراری خسته از خواب فراموشی، زندگی با وهم بیداری این همه عشقای کوتاه و این تحمل های طولانی سرگذشت بی سرانجام گمشدن تو فصل طوفانی حقیقت پیش رومون بود ولی باور نمیکردیم همینه روز روشن هم پی خورشید می گردیم نشستیم روبروی هم تو چشمامون نگاهی نیست نه با دیدن نه با گفتن به قلب لحظه راهی نیست من و تو گم شدیم انگار تو این دنیای وارونه که دریاشم پر از حسرت همیشه فکر بارونه سراغ عشقو می گیریم تو اشک گریه ی آخر تو دریای ترک خرده میونِ موج خاکستر
|
زندگی....
- انجمن ادبی
میآید روزی که ببینیم برای جبران اشتباهاتمان چقدر دیر شده.....
تا چشمها را میبندی از عمرت سالها گذشته و وقتی در آینه مینگری میبینی چقدر پیر و فرسوده شده ای توان راه رفتن نداری توان حرف زدن و توان جبران گذشته ها .شب ها که سر بر بالش میگذاری انتظار مرگ را میکشی و پیش خودت فکر میکنی شاید فردا ا... تاریخ درج: ۸۹/۰۷/۰۵ - ۰۹:۰۶
( 1 نظر , 227
بازدید )
تو.....
- انجمن ادبی
تو نور چشم های تاسحر بیدار من هستیتوشمع روشنی افزای شام تار من هستیبه هرجا می رود فکرم تو در پندار می آییبه هرسو می رود شعرم تودر اشعار من هستی توکه از برق چشمانت شعاع عشق می باردچرا با تیر مژگانت پی کشتار من هستی؟تو را از دور می بینم که ام نزدیک می آیی؟ نشد کم دوریت از من مگر پرگار من هستی؟به... تاریخ درج: ۸۹/۰۷/۰۵ - ۰۹:۰۵
( 0 نظر , 279
بازدید )
من باور کرده ام.....
- انجمن ادبی
من باور کرده ام .....
اشتباه شايد همين بود....همين تو را از خودت خواستن...غافل از اينکه نديدن و نشنيدنِ تو بهانه ي خوبي براي باور کابوس نبودنت نيست....توبودي....تو هستي....بي آنکه بخواهي....تو هستي حتي اگر ديگر در اين دنيا نباشي....براي باور بودنت دليلي بالاتر از ديوان حافظ ِ کتابخانه ي من... تاریخ درج: ۸۹/۰۷/۰۴ - ۰۹:۰۳
( 0 نظر , 293
بازدید )
ای کاش میدانستی...
- انجمن ادبی
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
سکوت را فراموش می کردی
تمامی ذرات وجودت، عشق را فریاد می کرد.
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
چشمهایم را می شستی
و اشکهایم را با دستان عاشقت به باد می دادی.
اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم
... تاریخ درج: ۸۹/۰۷/۰۴ - ۰۸:۵۹
( 1 نظر , 342
بازدید )
|
|
|
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
|