نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد.نمی خواهم بدانم کوزه گرازاندام بدنم چه خواهدساخت.ولی بسیارمشتاقم ازخاک گلویم سوتکی سازد.سوتک به دست کودکی گستاخ وبازیگوش واو یکریز وپی درپی دم گرم خوشش را برگلویم سخت بفشارد وخواب خفتگتگان را آشتفته تر سازد.بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را.
... تاریخ درج: ۹۱/۰۸/۰۱ - ۱۸:۲۴( 15 نظر , 512
بازدید )
بدنبال کدامین قصه وافسانه میگردی؟
دراین بیقوله رد پایی از یاران نمی یابی
چراغ شیخ روشن شد و این افسانه خاموش شد
که در شهر ددان میراثی از انسان نمی یابی
... تاریخ درج: ۹۱/۰۷/۲۹ - ۱۲:۳۵( 3 نظر , 446
بازدید )
ماه می درخشد
ستاره نقره می پاشد
نسیم عطر شقایق بوسه بر لبهای زنبق می زند
دگر آهم نمی گیرد.دگر اشضکم نمی ریزد.دگر تریاک و بنگ وباده آرامم نمی سازد
خدایا خالقا بس کن تو ظلمت را
تو در قرآن جاویدت هزاران وعده ها دادی
تو خود گفتی که نامردان بهشت را نمی بینند
ولی من با دو چش... تاریخ درج: ۹۱/۰۷/۲۸ - ۱۸:۵۶( 4 نظر , 472
بازدید )
سالهارفت وهنوز
یک نفرنیست بپرسدازمن
که تو از پنجره ی عشق چه ها میخواهی؟
صبح تا نیمه شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران خبرگمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟ کجاست؟ صدفی در دریااست؟ نوری از روزنه فرداهاست؟
یاخدایی است که از روز ازل ناپ... تاریخ درج: ۹۱/۰۷/۲۸ - ۱۸:۳۲( 2 نظر , 428
بازدید )
نوبهارست درآن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدمد باز تو درگل باشی
من نگویم که کنون باکه نشین وچه بنوش که تو خوددانی اگرزیرک وعاقل باشی
نقش من هر ورقی دفتر حال دگرست حیف باشد که زحال همه غافل باشی
... تاریخ درج: ۹۱/۰۷/۲۷ - ۱۹:۴۱( 4 نظر , 497
بازدید )