از دلتنگی ام گرفته تا عمق بی تفاوتی ات...
از جنونم گرفته تا ته منطق درد آورت...
من خنده هایت را این روزها خون می گریم
کجایی؟!
تو که تلخ ترین فصل زندگی ام شدی
تو که شاهد بی قراری های منی
تو همان دلتنگ دیروز منی؟!
مهر پاییز را که آغاز نبودنت کردی
آبانم را بهـــــار شو
آدم خوب قصه های من!!
دلتنگت شده ام، حجمش را میخواهی؟؟؟
خدا را تصور کن…