فراموش کردم
رتبه کلی: 217


درباره من
دل نوشته
چه کسی می داند عمق اندوه مرا اشیانم ناجوانمردانه رفت به باد و کسی درک نکرد که چقدر تنهایم تیر تردید همه خورد بر قلب هزار پاره من و کسی درک نکرد که منم انسانم نفسم می گیرد غم مرا می شکن...
تاریخ درج: ۹۳/۰۳/۱۷ - ۱۹:۱۶ 15 نظر , 204 بازدید
بفرمایین
بفرمایین
اخه از چی عکس می گیری؟؟
اخه از چی عکس می گیری؟؟
چاکریم
چاکریم
نظرتون چیه؟؟؟
نظرتون چیه؟؟؟
اخه چرا؟؟
اخه چرا؟؟
خدایا؟
خدایا؟
گربه اسکیت سوار
گربه اسکیت سوار
کلاه من قشنگه؟؟
کلاه من قشنگه؟؟
اینو باش...
اینو باش...
نارنگی های شش ضلعی
نارنگی های شش ضلعی
خدا منو ندازی...
خدا منو ندازی...
اخه تو چی از خدا می خوای؟؟؟
اخه تو چی از خدا می خوای؟؟؟
مزایای داشتن خواهر...
مزایای داشتن خواهر...
هنر نزد ایرانیان ....
هنر نزد ایرانیان ....
ببینم دختر همسایه چیکار می کنه؟؟
ببینم دختر همسایه چیکار می کنه؟؟
سفارش بدم براتون...؟؟؟؟؟؟؟
سفارش بدم براتون...؟؟؟؟؟؟؟
عجب کفشی
عجب کفشی
واوووووو.....
واوووووو.....
داستان کوتاه
وصیت نامه الکساندر پادشاه بزرگ یونان، الکساندر، پس از تسخیر کردن حکومت های پادشاهی بسیار، در حال بازگشت به وطن خود بود. در بین راه، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری گردید. با نزدیک شدن مرگ، الکساندر دریافت که چقدر پیروزی هایش، سپاه بزرگش، شمشیر تیزش و همه ی ث...
تاریخ درج: ۹۲/۱۰/۱۰ - ۱۸:۴۴ 7 نظر , 204 بازدید
پیشاپیش سال نو میلادی مبارک
پیشاپیش سال نو میلادی مبارک
سال نو میلادی مبارک
سال نو میلادی مبارک
عید غدیر بر دوستان خوبم مبارک
...
تاریخ درج: ۹۲/۰۸/۰۱ - ۲۱:۱۲ 18 نظر , 250 بازدید
عید قربان مبارک
بندگی کن تا که سلطانت کنند &helli...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۳ - ۱۴:۳۳ 14 نظر , 336 بازدید
طنز
سوالات چهار گزینه ای مخصوص اقایان متاهل . چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟!الف) جوونی کردم !ب) سادگی کردم !ج) گول خوردم !د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد ! 2. اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟!الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید !ب) ا...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۳ - ۱۳:۱۳ 12 نظر , 244 بازدید
عکس های خنده دار
...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۲۳ - ۱۱:۲۰ 8 نظر , 271 بازدید
سوتی های ایرانی(1)
...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۱۹ - ۱۵:۳۱ 10 نظر , 303 بازدید
داستان کوتاه
مرد جوانی، از دانشگاه فارغ التحصیل شد. ماه ها بود که ماشین اسپرت زیبایی، پشت شیشه‏ های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او می دانست که پدر توانایی خرید آن ر...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۱۶ - ۱۳:۱۶ 4 نظر , 264 بازدید
باران
باران که می...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۱۵ - ۱۹:۴۳ 12 نظر , 241 بازدید
کاریکاتور
&n...
تاریخ درج: ۹۲/۰۷/۱۴ - ۱۷:۰۶ 5 نظر , 259 بازدید
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)